تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
حسن  مصطفایی دهنوی

« پرده ساز » اگر که دهـر دنـی هرز گرد می گردد زِ گشتنـش همه نیک و بدی ، عیان گردد یقین فراز همین دهر ، پرده سازی هست که پرده هایی که بِـرفته است ...

ادامه شعر
علیرضا جلیلی راثی

رَهِ دل بر تو عیان‌ست و نهان از همگان دلِ من در گذر از راه تو بیتا شده است نظری کن که ندارم نظری بی‌نظرت دلِ هر بی‌نظری ، طعمه ی یلدا شده است مَنِ من با تو که جوید ره هر منظره ای به نظر بازی ی ما....

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« صاحب نظران » هیهات از آن فرد ،که صاحب نظر افتد هر بی نظری ، بـر نظرش کینه ور افتد یارب نظری کن، همه صاحب نظر آیند تا کِبر1 و شقاوت ، زِ جهان تو بر افت...

ادامه شعر
khodadad adineh

کرونا آمد و رفتم به خانه خوش آمد بس شنیدم از زنانه زنم گفت نیک روزیست عاشقانه بسی سخت است دوری درزمانه چقدر خوشحال گشتم زین سخنها به زن گفتم ...

ادامه شعر
khodadad adineh

بسی پند دادم فرزند خویش درشتی مکن با بزرگان بیش به وقت ورودکن سلامی تمام مقابل جوابت دهد السلام سخن ن...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« ره هدایت » فریاد از آن فرد ، که صاحب نظر افتد در موقع تنظیم نظر در خطر افتد هر فرد به منزلگه خود ، امن و امان است چون گِرد جهان گشت ،همان دربدر افتد ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« فطرت دیوی » آدم اگر از فطرت دیوی6، به در اُفتد با فطـرت آدم ، بتوانـد بشـر افتد با فطرت دیوی به دری ره ندهندش هر جـا که بخواهد برود ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« صحبت جاوید » یاران هنـر فـردی من ، بـی ثمـر افتد از بسکه تصادف بُوَد، آن بی اثـر افتد بُـبریده شود از دَم شمشـیر تصادف گـر پای تحول ، به دَم ا...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« دنیا طلب » ای وای بر آن فرد که دنیا طلب افتد گر صالح و نیکو بُوَد آنهم جَلَب1 افتد آن دیده ی بینا ،که چو کور است نداند هر کور به هر راه ، زِ بینا ...

ادامه شعر
khodadad adineh

خداوند دانا خداوند جان بشر را نمود در ید امتحان به آنان که غرق گشته بودند بناز نه در فکر فقر، بلکه دنبال آز به هرکس دروغگو و بد اعتماد نشان آفرید تا کند عدل و داد فرود آفرید مرگ خاموش و سرد بمانن...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« آرزوی دل » کام دلت به آرزوی خود که بر گشاد گر آرزو مدد نکند ، دل نگشته شاد دلت به آرزوی خود ، بگشته شاد گـر آرزو نکنـد ، دل رَوَد به ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« اهرمن » یارب زِ چه این مرگ ،بمن اهرمن افتاد این اهرمن از کیست که دشمن بمن افتاد یاللعجب این آفت خرمن ، به کجا بود در خرمن من آمد و بر جان من افتاد این...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« بعثت » ای مسلمین ، پیمبر حق ، با عدالت است در روز مبعثـش1، زِ خدا صد عنایت2 است چهل ساله عمر آن شد ، بر آن ندا رسید می خوان تو امر حق،که تو را این رسا...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« یک نکته » یاوران یک نکته از دنیا ، مرا آمد به یاد کو کیان و کوروش،کو نادر و کو کیقباد1 کو فرامرز و فریدون ،کو سیاوش در جهان کو همان کیخسرو و آن رست...

ادامه شعر
سعید اعظامی

ترس از آن دارم.که جهان در ورقی برگردد انچه خریدم شعر کتاب،در دکانی برگردد بر حذر باش از آن روز،کچون ز شبی برگردد یاهمچو سرباز عاشقی،به نگهبانی برگردد مدتی است هوش من بیگانه،اینجا نیست شاید که گذشته ...

ادامه شعر
علی معصومی

ویروس تاجدار به هر چه ثانیه هایم عذاب گشتی تو به روی حال و هوایم خراب گشتی تو گرفت دست تو زآغوش مادران کودک ببین که مانع درس و کتاب گشتی تو کدام دست بشر با ژِنت به پیوند است که بی نشانه ترین بی جواب...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« مرد عابد » هر که از یار نـجوید مدد کار بِـهیچ گر یبار1 آن بکند ،کار دوصد بار بـهیچ اشکی از دیده ی خونبار بمالیم به چشم دیده تا تـر نـشود در بـرِ دلدار...

ادامه شعر
علیرضا جلیلی راثی

از درونم کودکی با قصه های هر شب اش میزند شیپور جنگ وُ ناگهان رزمنده شد صبح بیداری رسید وُ این من وُ صدها کتاب خط به خط خواندم جهانی را که عمق بنده شد آخر از توفان گذشتم ، آدمی دیگر شدم دشمنانم چو...

ادامه شعر
khodadad adineh

کرونا گردیده جهان در خطردرد وبلایا گردیده دچارتک ویروس کرونا درلحظه کسی فرصت تصمیم ندارد آلوده شود فرصت ترمیم ندارد چون قاتل سفاک نفس گیرشروراست آلوده نگشتن و رهایش سروراست این آفت امروز جداکرده بشر...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« کار علی(ع) » ای عجب از قدرت پروردگار هر بشری را ، بنموده است کار کار چو بر طبق رضایش کنی با ظفرس ، حکمت پروردگار هر بشری خود نرود سوی کار ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا