« بعثت »
ای مسلمین ، پیمبر حق ، با عدالت است
در روز مبعثـش1، زِ خدا صد عنایت2 است
چهل ساله عمر آن شد ، بر آن ندا رسید
می خوان تو امر حق،که تو را این رسالت است
تا این ندا رسید ، به گوشش زِ علم غیب
حیران شد آن زمان،که خدا این چه حالت است
در آن زمان که رسم عربها و فکرشان
در راه و رسم جنگ و جدال و جهالت است
بسیار از آن جهالت مردم ، به فکر بود
گفت ای خدای من ،ره من بی نهایت است
این راه پُـر نشیب و فراز و دراز و دور
امرت برای من ،ره و رسمش هدایت است
اول کسی که دین محمد (ص) قبول کرد
اول علی (ع) بود ،که به اول امامت است
تاریخ احمدی(ص)،به همان روز با شکوه
اقرار کرده است ،که آن روز بعثت است
مبعوث شد پیمبری اش ، بهـر مسلمین
آن روز اولی ،که بر آن نام بعثت است
دین محمدی(ص) که به اصلاح ما بُوَد
باید قبول کرد ،که دینی با عظمت است
هر کس به راه دین خداوند خود نـرفت
منعم اگر بُوَد ، به ره دین تهیدست است
ای مسلمین ، رعایت دین خدا کنید
آنکس قدم به دین خدا زد،رهش شهادت است
هر زن اگر به دین محمد (ص) عمل نکرد
هر جا که می بُوَد ،سر آن در خجالت است
یاران حسن ، زِ دین محمد(ص) جدا نـبود
بر اصل دین و فرامین3 ، در نهایت است
٭٭٭
1- به پیامبری رسیدن 2- لطف- احسان 3- فرمانها
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 12
امیر عاجلو 03 فروردین 1399 19:40
مبعث حضرت رسول بر شما و تمام مسلمین نیز مبارک
حسن مصطفایی دهنوی 11 فروردین 1399 00:01
درود ها استاد
نظر لطف شماست
پاینده باشید
عید مبعث بر شما نیز مبارک
ایمان اسماعیلی 03 فروردین 1399 21:22
درود جناب،دهنوی عزیز
سایتون مستدام
حسن مصطفایی دهنوی 11 فروردین 1399 00:01
درود ها
نظر لطف شماست
پاینده باشید
محمد علی رضا پور 03 فروردین 1399 23:42
سلام و احترام،
همان طور که احتمالا می دانید، سروش، سه گلشن، و شعر سبز(چندآهنگ)، قالب هایی تازه و توانمند در شعر فارسی اند که شایسته است بیش تر خدمت اهالی فرهیخته ی ادبیات، شناسانده شوند.
برای آشنایی بیش تر دوستداران این مقوله با قالب شعری سروش، چند سروش کوتاه تقدیم تان
می شود:
1- گفتن از عشق، کار سختی نیست/
خوب گفتن، شکار سختی نیست/
فصلِ اصلیِّ عاشقی، عمل است.//
2- برگ زرد خزان، خودش را، ریخت/
با هوا و زمین و آب آمیخت/
برگِ بی بار چون تمشک نبود.//
3-“علّیَت” داشت نخ نما می گشت/
فیلسوفی پی خدا می گشت/
عارفی از عُروج بر می گشت/
حرف نابش به دل گرامی گشت:/
“نور”، مجهول نیست؛ اثبات است.//
4- پسر و مادر، آخرین دیدار/
اشک ها: شعله های آتشبار/
رفت و ماند. استخوان که شد، برگشت.//
5- تاک تا شد، به جرمِ پاکی مُرد/
ایستاد. اوفتاد. خاکی مُرد/
مردِ خاکی به دردناکی مُرد/
زنده ی جاودان، غریبِ زمان.//
6-در زباله، پیِ غذا می گشت/
تازه از اختلاس بر می گشت/
اختلافات… . //
7-روز، شب شد. دوباره شب آمد/
خام ماندیم و صد لقب آمد /
آخرش جان ما به لب آمد/
خام تا خاک ….//
8-پَست را اوجِ سرفرازی بُرد/
به حقیقی ترین مَجازی بُرد/
توی بازی بُرد/
تبلیغات.//
9-رفتم از کوهپایه تا قله/
وقتِ برگشت گشت/
(وای! تا پایین/)
دره – دره … .//
10-دستت آماده کن!/
“دل گِرو در کِرِشمه های تمشک!”//
11-دل گدازنده، دلنواز آمد/
باز با ناز و سرفراز آمد/
کاشکی داشتم دلی، دلکی .//
12-آفتاب غروب و کشتی و آب/
موج بی تاب و التهاب و شتاب/
آی دریا! بیا مرا دریاب /
مثل ماهی به ساحل افتادم(افتادَه م) .//
13-مِه چه زیبا نِشَست بر تنِ دشت/
ناز و نرم از کنار دشت گذشت/
خاطرات تو در دلم آمد/
نازتازان و بی گذشت گذشت/
باز، گلگشت، نوعروس، خیال
(خوانش دیگر: باز، گلگشتِ نوعروسِ خیال .)//
14- ماه در کوهسار، زیباتر/
بادِ نرمِ بهار، زیباتر/
یار، چشم انتظار، زیباتر/
دل من، بی قرار، زیباتر/
در شبِ عشق.//
15-هر سری سرسپرده ی چیزی ست/
بسته بر حلقه ی دلاویزی ست/
مرغکِ شاخسارِ گلریزی ست/
من تو را دارم.//
16-هرچه که هست و جزئی از هستی ست/
همزمان، شعرِ عقل و سرمستی ست/
همه ی هستی اهل همدستی ست/
رازها واحدند و گوناگون.//
17-کِرم، پروانه می شود روزی/
غوره، فتّانه می شود روزی/
این زمین، خانه می شود روزی/
خوار نشمار.//
حسن مصطفایی دهنوی 11 فروردین 1399 00:01
درود ها استاد
نظر لطف شماست
پاینده باشید
خسرو فیضی 04 فروردین 1399 11:53
. با بهترین درودهایم
. استاد بزرگوار همچنان گوهر افشاندید . مانند
. همیشه . . بارها خواندم و بسیار آموختم . ایمانتان
. و قلم توانایتان را می ستایم
.
حسن مصطفایی دهنوی 11 فروردین 1399 00:01
درود ها استاد
نظر لطف شماست
پاینده باشید
مجتبی جلالتی 07 فروردین 1399 16:39
خداوند پشت و پناهتان
حسن مصطفایی دهنوی 11 فروردین 1399 00:02
درود ها
نظر لطف شماست
پاینده باشید
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 08 فروردین 1399 00:27
درود استاد
حسن مصطفایی دهنوی 11 فروردین 1399 00:02
درود ها استاد انصاری
نظر لطف شماست
پاینده باشید