- لیست اشعار
- موضوع
- عمومی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
mehdi rafiee
در31 /02/ 1362 -
نستـــــرن طالبـــــــــزاده
در31 /02/ 1394 -
Susan Jafarzade
در31 /02/ 1360
آن خدا بازیگری هشیار بود برتر ز هر خلقی بدان دانا بود چون بساختش سینمایی چون جهان آسمان و کهکشان و این زمان گر خوشی ها را کسانی امتحان مشکلات را تبصره شد در نهان ما که ناشی ها بدان بازیگری عصر ما...
ادامه شعرمی آیم از راه دوری خسته راهی که مرا کرده آزرده دورتر از مرزهای تَنت رفته ام آرام نمی شود این تَن آزرده ام خسته ام از خود از دوست داشتن خسته ام زندگی خاطره ی بدی انداخت بر پیکره ام این قصه و افسانه ی ...
ادامه شعرشاعر نیستم گاهی مینویسم به اجبار قلم سر بی طاقتی یک کاغذ اشک هایم شعرند «تقدیم به بانو آذر دخت شرقی » فاضله هاشمی بی فاصله ...
ادامه شعریک سلام خاص (تقدیم به ساحت مقدس حضرت زینب علیها سلام ) *.*.*..*..*..* من تمام هستی ام بانو!به قربان شما گشته ام من سالها مبهوت ایمان شما دیده بودم بارها من دست ودل بازیتان بی تعارف میشوم یکروز مهمان ش...
ادامه شعرهرچه از خدا بخواستی آن بدادت هرچه نفع داشت بر تو خوب بود آن بدادت وای به روزی که بشی محتاج این خلق خوبی را ز خود،هرچه بدی بود آن بدادت...
ادامه شعر_ چشمان تو چشمهای از عشق من در آن غرق _ هنگامی که لبخندت را می بینم دنیا ، زیباتر میشود _ خندهات مثل آهنگ شاد لبخند بر لبم میآورد _ دستت در دست من گرمایی می بخشد که هرگز سرد ن...
ادامه شعرپیرمرد گاوها را به چرا می برد اما آن چرا سوال نبود و هیچ جوابی برای چرایش نبود این رفت و برگشت هر روز تکرار میشد پیرمرد گاوها را به چرا می برد اما آن چرا سوال نبود و هیچ جوابی برای چرایش نبود تنها ای...
ادامه شعرشیطان و جوانی هم کلامند که هرکس را توانی در چه دارند گذشت و بعد چند هفت روزی از کار به هم رو کرده گفتند گو تو از بار جوان را من به کرده چون بنازم چه کینه در به سینه ها بساختم چنانی گر به اغفالم که...
ادامه شعرچه امسال ها گذشت و دل نیامد این دلبر و این نور بدان رخش نیامد چه ایامی به فکرش شب که صبح شد این جسم در عذاب ها جان به لب شد ما که طعم جهنم را بدین دنیا چشیدیم هر درد و فلاکت که ز این دنیا کشیدیم ا...
ادامه شعرگر دهانی باز شود گوید سخن زآن کسانی خون خورندُ جان دهن گر تو یک حرف که هزاران گنه هست وای کسانی که تو را اطاعت است وای که روی زین پس این گیتی یه روزی ای پست سیرت ظالم که زآن آتش بسوزی ز این دنیا ک...
ادامه شعر1 روی پل قدمی تنها مانده گل سرخ 2 تو را دیدم و آغاز شدم تو را فهمیدم و مجذوب شدم تو را لمس کردم و تشنه شدم تو را بو کردم و بهار شدم تو را بردم و شاد شدم تو را بوسیدم و انسان شدم 3 تو را چگ...
ادامه شعر((میثاق)) کجارفت آن همه ازمردی و مردانگی. دَم برآوردی.!؟ کجاشد ادعاها. بزعم خویش ...
ادامه شعرنامَ ت در دفتر تاریخ ثبت خواهد شد تا آیندگان نامَ ت را بر زبان بیاورند « تو محکومی به تکرار تاریخ »
ادامه شعرآوردهاند پرنده! آن پرنده که خود خدایی مجلل بود که مرا در خود میکشید و میبرد منی که حفیظ الف سه نقطه پورحفیظ بوده و تا بناگوشم هستم خاکستر سیگارم را در چشمهایم میتکانم و دیگر وصیتی ندارم تنها میم...
ادامه شعرمی سوزم و می سازم با بخت بد اقبالم دردا که نشانی کس، نگرفت ز احوالم هرکس به مرادِ خود نائل شد و امّا من وامانده و سرگردان، در حسرتِ آمالم این چرخ جفا پیشه در طالعِ من ننوشت جز رنج و غم و محنت، در ن...
ادامه شعرای جان و دل بس ای حسد بس صبر کن در دلت بر دیگری این فکر خوب را سر کن چه عاید بر تو باشد دانی حالش خوب نیست کاش بدانی حال او بد حال خود هم خوب نیست...
ادامه شعرداری میبینی این روزا معنی انسانیت فرق داره فلسطین غزه یالبنان ایران نیست اوکراین رنگ شرق داره چراغا رو به سمت خونه ها رها کردن خداروشکر خونه هامون سیم برق داره باید خسته بشن سنگا تا طوفان الأقصی شه ک...
ادامه شعرچه روزگار غریبی کنار او سپری شد تمام ثانیههامان به های و هو سپری شد شبیه مادری امیدوار بودم و عمرم به پای کودک دل، این بهانهجو سپری شد دوباره با من از امروز مهربان شود او کاش چه روزها که تلف شد د...
ادامه شعر1 در این شب تاریک فقط چراغ خیابان رفیق من است 2 به دریا نگاه کردم امواج آرام بودند مثل قلب من 3 در این پاییز زرد برگها میریزند من هم ، مثل آنها 4 به درخت نگاه کردم برگهایش رفتهاند ...
ادامه شعرشب از خوابم بر میخیزد شعله می اندازد به جان دل، می گریم تنهایی را این همه بیگانگی جهان را زار زار ، برای گناهی که نکرده ام پی مقصری، و زمین و زمان گیج در خاورمیانه ی نگاه زیر آسمان سقفی که جز سیاهی...
ادامه شعر