یک سلام خاص
(تقدیم به ساحت مقدس حضرت زینب علیها سلام )
*.*.*..*..*..*
من تمام هستی ام بانو!به قربان شما
گشته ام من سالها مبهوت ایمان شما
دیده بودم بارها من دست ودل بازیتان
بی تعارف میشوم یکروز مهمان شما
روزها در کوچه ها لبخند نذری میدهید
شب نشسته جمعیت بسیاربرخوان شما
غصه من اینکه اهل این خیابان نیستم
جسم رنجورم فقط محتاج دستان شما
آرزویم سال ها دیدار از نزدیک تان
نیستم من لایق لطف فراوان شما
امدم از راه دوری تا بگردم دور تان
این حقیر خسته می آید به سامان شما
با هزار امید آیم تا روم با دست پر
دست خالی کی روم از صحن و ایوان شما
زندگی این روزها با رنج وسختی طی شود
میشود این تن فدای لطف قرآن شما
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 25 مهر 1402 10:28
سلام ودرود
سروش اسکندری 26 مهر 1402 10:16
درود بر شما ... جناب فرح آبادی گرانقدر
شعری زیبا از شما خواندم
سیاوش دریابار 27 مهر 1402 07:39
شنیدم
بعد من تنها نبودی
شنیدم
بعد من می می سرودی
سلام
شعرتان بسی زیباست
برای قلم سبزتان آرزوی مانای دارم
فکر گران سنگتان جاودان
موفق باشید