- لیست اشعار
- موضوع
- عاشقانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
سیدعلمدار ابوطالبی نژاد
در19 /02/ 1348 -
مهدی دلخانی
در19 /02/ 1383
در این سرای فانی، بی یار نفس کشیدن دیگر به جان نی ارزد، یک دَم نفس کشیدن یارم مدد بفرما، عشقت به سینه دارم بی تو جهان نی ارزد، یک دَم نفس کشیدن ...
ادامه شعربسمه العزیز بی اعتنایی چه سازم عشق من حرف دل من را نمی فهمد نه او هول و ولای دل سپردن را نمی فهمد در این آشفتگی درمانده ام او هم در این اوضاع به کار عشق خود جز ظلم کردن را نمی فهمد نمی داند که بر ج...
ادامه شعر✍????دلم گرفته برایت چرا نمیدانی،، چرا برای دلم دعا نمیخوانی نشسته ام به امید صدا وآوایت چرابرای دلم یک غزل نمیخوانی غزلی بخوان که میان سینه ی من بمیرد غم هجران غمی که ویرانیست غم سکوت...
ادامه شعربسم الله الرحمن الرحیم آخرین آفرین هایت شُل بود سلانه سلانه سُل سهمِ عدالت من بودی در تابلوی سرخ همسایه آه فروغ! صدایی نمانده جز ، خین و سین ریه ها را دوباره پیچیده ام لای توتونِ سیگار ک...
ادامه شعرپر از سخاوت آب و بهار و احساس است کسی که رمز عطش در تنفس یاس است! کسی که حوصلهاش مثل چکچک باران به روی گونهی سرخ و لطیف گیلاس است! کسی که در دل شبها تولد نور است تمام جان و تن او شبیه الماس اس...
ادامه شعرسایه؛ وام دارِ پناهِ تو است. معنیِ عشق هم؛ نگاهِ تو است.
ادامه شعربوسه هایت داغ، طعم لب هایت مَلس قدر آغوشت بدانم بی تکبر بی هوس عطر موهایت نوازش می کند روح مرا جان بگیرم از لبانت، بوسه ای قدر نفس ...
ادامه شعرخیال آشتی دارد مه ابرو کمان من چه ساده قلب بیمارم به قولش گشت امیدوار ✍???? مرغ خوش خوان دلم تو گلم گهگاهی بنشین بر بامم نغمه ای باز بخوان یاکه در یاد وخیال من زار بادو صد ناز وادا حا...
ادامه شعربه صد حیله شدی یارم که چشمم را بگریانی؟ به جانم می زدی خنجر، که جانم را برنجانی؟ چه ها کردی تو با جانم، چه بد کردی تو با جانت به جانم آتش عشق است، تو عشقم را نمی خوانی ...
ادامه شعربه: مریم خداکرمیان ترابی،خلاق لحظه لحظه ی شادی در زندگیم! بانوی بی بدیل هگمتانه! تو عروسِ کسی اگر بشوی جای من درمراسمت خالیست تو،ولی به مراسمم بیاحتمن طعم حلوای ماد...
ادامه شعرتو هم در باغ رویاهای زیبا می روی گاهی ؟ مرا با خود به رویاها و خوابت می بری گاهی ؟ شکستم من حصارت را چنان مجنون به رویاها تو هم همچون زلیخا جامه ام را می دری گاهی ؟ اگرچه با دل تنگم ، به یادت بوده ا...
ادامه شعربسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه علی ابن ابیطالب (علیه السلام) خوش موسمی رسید و زمان غدیر شد بشکفت عشق و وضع زمین دلپذیر شد نور هدایت از افق غیب سر زد و در کار عشق ولول...
ادامه شعردر شوره زار عشق؛ هیچ آهنگی؛ زیبا تر از منطق؛ کلام تو نیست ... ؟
ادامه شعرمن؛ نه ابرم که ببارم نه کویرِ خشک و تشنه پیچکم من پیچکی که غرقِ رویا، مست و شیدا، از تَنِ عشق؛ رفته بالا
ادامه شعرندمد صبح دولت ما جانا مگر به یک نظر که عمری به سر شد در این خیال بی ثمر خدا داند احوال جمعیت جان به لب رسیده را که ما از تو بی خبریم و تو از خدا بی خبر محمد تقی خوشخو) ...
ادامه شعردیگر نشانی از مهر و عشق در تو نیست چندیست چشم تو، پیِ دلدارِ دیگری ست ای بی وفا نگار! به آئینه ها بگو دیوانه ای که بر دلِ سنگت نشسته، کیست؟ می خواهَمَت چنان که نپرسیدم از تو من این طعنه ها که پشت...
ادامه شعربسمه اللطیف معجزه دلداری لحظه ای چشم تو با لطف به من می نگریست بهتر از لطف تو در حین نظر دیگر چیست می تپد قلب به نام تو و در هر لحظه مهرورزانه تمنای تو در من جاری است من به دلدادگی خویش شهادت دادم ...
ادامه شعردر من غزلی شکل گرفت وقت فراقت یادی به سرم زد ز تو و برق نگاهت گر خالق این حال خداوند رحیم است گردن بِنهم، جان بدهم، در ره راهت ...
ادامه شعربه گمانم دل تو با دل ما کار نداشت این دل عاشق ما دلبر و دلدار نداشت آن سخنهای قشنگی که به گوشم خواندی همه اش باد هوا بود، که تکرار نداشت ...
ادامه شعرکلامت؛ مُعجِزی بر باورِ احساسِ یک زن شعری بخوان؛ مومن به غزل هایت خواهم شد.
ادامه شعر