- لیست اشعار
- موضوع
- عاشقانه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
علی فیروزکوهی
در08 /02/ 1394 -
عباس خوش عمل کاشانی
در08 /02/ 1394 -
علی اصغر ابراهیمی رودپشتی
در08 /02/ 1365 -
ترانه هموطن
در08 /02/ 1357 -
مائده .
در08 /02/ 1380 -
عبدالصمد اجباری
در08 /02/ 1399 -
ثریا قنبری
در08 /02/ 1389 -
آرامش ظهرابی
در08 /02/ 1361 -
سعید طهماسبی کهیانی
در08 /02/ 1369 -
حسن محمودی
در08 /02/ 1344 -
مهدی یوسفی
در08 /02/ 1377
بسمه اللطیف دولت نوروز بوی عشق از نفس باد صبا می آید مژده آورده که دوران صفا می آید خبر دولت نوروز به اطراف جهان از دل آیینه صبح خدا می آید ناگهان از شب تاریک شکوه خورشید به گداز آمد و اینک به فضا ...
ادامه شعربهار خیابان ها را زیباتر کرده است واژه ها را خوشحال خوشحال آدم ها هم کیفشان کوکاست اما توچی؟ نیستی و من همچنان چشمهایم را میبندم! #مهدیه_باریکانی...
ادامه شعر_با توام!!! _تو سنگ ها را بیشتر دوست داری یا آدم ها را؟! _به گمان من؛ تو سنگ ها را... _نه! آدم های زیر سنگ ها را... _سنگ شوم؛ مرا خواهی خواست؟! _نکند این بار؛ بگویی آدم ها را......
ادامه شعردلتنگت بودم از تو گفتم ندیده عاشقت شد بیچاره من #آگرین_یوسفی
ادامه شعرنیکی، که خود زاده ی عشق گوهر است گوهر، که عشق منو ،نیکی که عشق گوهر است این قائده بر جاست که فرزند عشق است این عشق ز خلوص است که چنین شعله ور است منت نهادی بر این بنده ناچیز عشقی به مادادی که ...
ادامه شعرصدبار دل را لعنت فرستادم؛امشب بی تو به بغض غریبی معتادم؛امشب کاش آرام بمیرد قلب این آدم؛امشب
ادامه شعرمن از تو تنی تب دارِ و عریان نمیخواهم برای کویر تشنه هوس، باران نمیخواهم من از تو پیچ و تاب گرم بدنت را نمیخواهم کمی از سرزمین مقدّس تنت را نمیخواهم من از لبان سرخ تو طعم شراب نمیخواهم از چشم های ...
ادامه شعردر دمی با یک نگه قلبم نشانه رفته است آنکه چشمانش چو تیر و ابروانش چون کمان م.پاس
ادامه شعرعمری در بندتم و کاش یکبار تو اسیرم باشی سپید گشت موی سرم و اینبار تو پیرم باشی در قامت ما سوخته دلان هست مرامی تا قیامت سرباز توام و تو امیرم باشی نهراسم از ظلمت شب، تا تو در قلب منی خواب زلیخا دید...
ادامه شعرنه سهرابم نه فروغ نه دخترکِ پاییزی من همان دخترِ داغِ تابستانم شعرهایم همه از توست که رویایِ منی. #آگرین_یوسفی
ادامه شعر_در چشمان تو چیزی هست که وقتی نیستی اندوه می خورد تن تنهایی ام را... _به ستوه می آورد دردی گنگ ناشیانه تمام هیبت تمام غرور زنانگی ام را... _جای خالی خنده های تو به روی سطرهای دفتر عشق مضحکه ی خلق ...
ادامه شعر«شعله ی عشق» در کوچه باغ دل رُخ ماه تو دیدم مرغی شد این دل از قفس ناگه پریدم بر شاخ و برگ مهربانیها نشستم نقشی ز رُخسارت به برگ گل کشیدم وقت سحر مرغ هَزارم نغمه سر داد آوای خوش هر دَم به گوش ...
ادامه شعرامسـال نیـامد کَمَـکی زود بهـار؟ هر سـال که پر نـاز و ادا بود بهـار! از «آذر» و «دی» منتظرت بود که تا «اسفـند» برای تـو کند دود بهـار ...
ادامه شعرسـر و سـامـان منو سـاحل اَمن و سایه و سُرمه و ســوی چشم و سَــرسبزی هر ســال منی الی مطلق
ادامه شعر«حریر عشق» جامه از جنس حریرت می شود پوشاک تن نغمه ات ، آوای خوش الحان آن مرغ چمن این گلستانم معطر می شود از بوی تو مُشک تو خوشبو کند این خانه آهوی خُتن خاک جانم را بپوشانی تو در فصل خزان چون ...
ادامه شعرمن غرق توام، تو غرقِ در سجاده بیزار زهم، ولی دوتا دلداده چون عقربهایم و ساعت دنیامان در دورترین فاصله، خواب افتاده حسن سهرابی...
ادامه شعرروی طلایی شدو قدم کمان سینه پر آشوب ز سوزی نهان مثل همان مرغک رنجور عشق حبس میان قفسی بی نشان مانده در این بهت که آیا شود؟ بگذرم از محبس تن پرکشان؟ تا که به پرواز در آمد دلم خواست به اوجش برس...
ادامه شعرقفس چشمانت را بگشای ، تا در آغوش بگیرم ، غم تنهایی مژگانت را.
ادامه شعر_گم شده ام؛ میان این همه هیاهو! چشمان تو اگر بود روشنابخش ظلمتم می شد... _کاش چون خورشید؛ از پس شب های بی مهر یک روز ظهور می کردی......
ادامه شعرنم نمِ باران بہ شب، یڪ ڪُنجِ خلوت، مال تو خیسِ دلتنگے شدن از جنسِ غربت، مال من ساعتِ صفرۍڪہ گویندساعتِ دلداگیست یڪ بغل دلواپسے در چنگِ حسرت، مال من بـاز هم قلب مرا بَردے، بـه اوج با خنده ات ...
ادامه شعر