باور نکرد که نگاش آرامش قلب و هستی منه
باور نکرد که عشقش روشنایی زندگی منه
کاش گرمی دستامو باور میکرد
مثل حسی که من به اون داشتم همیشه
کاش چشای عاشقش باز روبروم بود
نگاه عشق خالی از تردید میشه
همه جا رو دنبالش گشتم و نیست
تصویرش تنها سرابی شد روی شیشه
نمی تونم عادت کنم به جای خالیش
نگاهش هیچ وقت فراموشم نمیشه
رفتنش دنیامو لرزوند و نمیدونست
دنیام بعد اون ویرونه میشه
بغضی تلخ مهمون خونم شد
هیچکی برای من مثل اون نمیشه
می خوام باز عطرشو نفس بکشم
صبح با صدای اون از خواب پاشم
حالا که قصه مون ناتموم موند
نمیشه به یاد روی زیباش نباشم
دلخوش بودم به فردایی
که با هم می سازیم عاشقونه
حیف که باور نکرد و رفت
سهمم از عشقش تنها عکسای دو تاییمونه
تعداد آرا : 5 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 8
امیر عاجلو 15 تیر 1399 18:13
پردیس میرزاحسین کاشی 20 تیر 1399 22:45
فریبا غضنفری 15 تیر 1399 19:07
درودتان
پردیس میرزاحسین کاشی 20 تیر 1399 22:45
سپاس بانو
منصور آفرید 15 تیر 1399 21:48
درود بر شما بسیار زیبا و دلنشین
پردیس میرزاحسین کاشی 20 تیر 1399 22:46
سپاس
کرم عرب عامری 16 تیر 1399 00:38
پردیس میرزاحسین کاشی 20 تیر 1399 22:46