سنگینی قدمها
زیر بار خاطرات
بر حلقوم جاده ها
زخمهای به جا مانده ی
رد پاهایی منتظر
از سر میعادگاه
تا پای دلتنگی شفق
شبی بی تاب
از ناله های زنی پیچیده
در گوش درختان
تا عصیان برگها
مرهم باران
بر التهاب لحظه ها
ایستادن زنی
به پای مردی گمشده
در امتدادِ زمان و مکان
معمایی ست لاینحل
در ذهنِ تحلیل گرِ رهگذران این دوران
تعداد آرا : 5 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 23 اردیبهشت 1399 02:00
لطیف و دلنشین
مینا تمدن خواه 23 اردیبهشت 1399 16:29
عرض ادب و ارادت استاد گرامی
سپاسگزارم از لطف و حضور پرمهرتان