تو خیالی بیش نیستی
حتی آمدنت میان آغوشم
بوییدنت
حس غریب و هیجان انگیز لمس گرمای تنت
دیدن خویشم میان چشمهایت
وهمی بیش نیست!
دوست داشتنت همانند پاییز
می ریزد بر سنگ فرش خیابان
اینها را آنها می گویند!!!
می گویند خیال است
اما شعورآنها هرگز نخواهد فهمید
دیشب میان آغوش تو
نهنگ را در آغوش ساحل نقاشی کردم
اینها همه تصور دوری تو به وسعت یک اتاق بود!
مرتضی دوره گرد(هیوا)
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 29 آبان 1402 17:15
.مانا باشید و شاعر
مرتضی دوره گرد 29 آبان 1402 21:03
سلام
عرض ادب و احترام
سپاسگزارم
در سلامتی مستدام باشید
ان شاء الله تعالی