چشمهایم
روزهایی که بی تو گذشتند
را حسابی به یاد دارند
احساسم له و علیه خویشم
محکوم له را طلب میکنند
از تمام احساسم
غرورم مانده بود
ما نحن فیه
غرورم شکست
سازم باز هم از دردم سوخت
خاکسترش را اما اینبار
دریا نبرد
بر ساحل چشمهایم
مبهوت ماند
موجهای دریا تعادلی ندارند
از حکایت چشمهایم
برگرد!
ضربان قبل از بیداری
نمک شور از گریه های دیشب
خواب عمیق کمی بعد از هق هق
پرت و پلا میگوید ذهنم
اینها تنها تصور دوری تو به وسعت
یک نَفَس بود
مرتضی دوره گرد(هیوا)
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 6
امیر عاجلو 27 دی 1402 22:48
.مانا باشید و شاعر
مرتضی دوره گرد 10 بهمن 1402 03:05
سلام
عرض ادب و احترام
سپاسگزارم
در سلامتی مستدام باشید
ان شاء اللّه تعالی
محمد علی رضا پور 30 دی 1402 21:13
سلام و درود تان
امید که شعر سروش هم از شما بزرگوار بخوانیم
مرتضی دوره گرد 10 بهمن 1402 03:06
سلام
عرض ادب و احترام
سپاسگزارم
در سلامتی مستدام باشید
ان شاء اللّه تعالی
محمد علی رضا پور 30 دی 1402 21:14
سلام و درود و عرض ادب،
فرا رسیدن ماه بهمن و زادروز شعر سروش،
بر شما فرهیخته ی گرانقدر،
خجسته باد!
در پناه خدا بهترین ها نصیب تان
مرتضی دوره گرد 10 بهمن 1402 03:07
سلام
عرض ادب و احترام
در سلامتی مستدام باشید
ان شاء اللّه تعالی