3 Stars

سمأٌاُنفَتَرَت

ارسال شده در تاریخ : 07 مهر 1400 | شماره ثبت : H9418336

ابر ضایع شد از ان پس که سمأٌاُنفَتَرت
مرغ شب خواند به گوشم که کجا شد سحرت؟
گفتم:افروختم ای دوست از این آتش دل!
زچه رو نیست از این سوختن دل خبرت؟
جان ودل گشت در این تیه فنا آواره
توتیای بصرم شد چه کنم خاک درت
عشق تو سوخت ببین شمع دل زارم را
ازچه یک لحظه به عاشق نفکندی نظرت؟!
گفت :حبیب تو شدم تا غم افزون نخوری
آ به نزهتگه عشقم که ببینی قَمرت
روی از قبله مگردان درِاغیار مرو
سدره ء راه توام تا که بچینی ثمرت
ان چنا دل بزدایم زتو ای یار "غریب"
ذرّه گردی برِخورشید نماند اثرت.

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 82 نفر 99 بار خواندند
امیر عاجلو (10 /07/ 1400)   | رضا کاظمی اردبیلی (10 /07/ 1400)   | حسین یوسفی رزین (20 /07/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (10 /07/ 1400)  رضا کاظمی اردبیلی (10 /07/ 1400)  
تعداد آرا :2


نظر 2

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا