شمه ای از روش تحقیق استاد شفیعی کدکنی

در بین نویسندگان و شعرای معاصر،کسی مانند استاد شفیعی کدکنی در اعماق اقیانوس ادب غواصّی ننموده است .این اشنایی گسترده ی
استاد ،با ادب فارسی سبب شده ،ایشان به اهمیّت طنین و تحرک موسیقایی،بررسی تاریخ،آگاهی به وسعت دایره ی واژگانی،تحلیل تطبیقی
،توجه به صامت ها و مصوت ها ،نگرش به فلسفه در تحلیل،نظر خاصی داشته باشد واز این روش ها بهره ببرد.
کدکنی با آگاهی کامل از اهمیّت شکل وبافت بیرونی شعراز صورت گرایی و فرمالیسم افراطی، که مانند آفتی به شعربرخی از سرایندگان
معاصر رخنه کرده وانها را از برقراری ارتباط وانتقال روشن پیام شان باز داشته،توانسته توجّه خاص نماید.
بررسی تاریخ در شعر، در تحقیقات کدکنی حضور نیرومند دارد.وی معتقد است که آگاهی از تاریخ یک نوشته ،دید ژرفی در مقابل
دیدگان محقّقان قرار می دهد.و سبب می شود محقق،با چشمان گشوده بر مسائل تحقیقی بنگرد.
وی در اثر آشنایی با متون تاریخی و ادبی،ایجاز و اقتصاد در کلمه را،در بررسی های خود مهم می شمارد.
یکی دیگر از ویژگی های مهم استاد شفیعی ،تحلیل تطبیقی است.ایشان علاوه بر توجه به عمق محتوای اثار،هیچ گاه از آموختن
شیوه های علمی،در مسئله ی تحقیق بیگانه نمانده است.
شفیعی در تحلیل موسیقائی شعر حافظ،بیشتر بر موازنه های آوایی و توزیع خوشه های صوتی،که در طول بیت ها استوار است.
توجه دارد.
بر تکرار صامت ها ومصوت های مشترک،که در زنجیره ی مصراع یا بیت،عامل اصلی نظام موسیقایی در شعرند.ایشان
عقیده دارند در اوزان جویباری شعر حافظ،مجال استفاده از قافیه های داخلی و هماهنگی عروضی یا صرفی کلمات کمتر وجود دارد
.برعکس مولانا
شفیعی درتحلیل شعر حافظ"چاپ خانلری"کوشیده است .شعر حافظ رافقط در دایره ی موسیقی بررسی کند .مثلا در مورد یکی از
کلمات (قصّه یا وصله)در این بیت

معاشران گره از زلف یار باز کنید __ شبی خوش است بدین قصه اش دراز کنید

ضمن بیان اینکه چه نسخه هایی کدام ضبط را بر گزیده اند.با قانون اصالت موسیقی" قصه" را دارای تناسب بیشتری می داند.

به خاطر(گ)در گروه (خ)در خوش که با (ت)قریب المخرج است.

سپس به رابطه ی قصه دراز اشاره کرده و می نویسد .قصه خودش به معنی موی وطرّه ی پیشانی است.

که به اعتبار قوی حافظ رابطه ی قصه با گیسو رابا توجه به همین معنایی که قصه دارد.در نظر داشته است.چه در این بیت
و یا ابیاتی دیگر مانند:

دوش در حلقه ی ما صحبت گیسوی تو بود __ تا دل شب سخن از سلسله ی موی تو بود

( دیوان حافظ ص57)
روش دیگر شفیعی در تحلیل و نقد نگرش به تقابل اشعار با همدیگر است.

برای مثال ایشان اشعار حافظ رابا تقابل با شعر های سلمان ساوجی مورد تحلیل قرار می دهد.و می نویسد در شعر حافظ

تقابل ها به لحاظ کمیت در حدی است.که در مقابل ان باید شعر سلمان ساوجی را فراموش کنیم.و به لحاظ کیفیت نیزدر

حدی است که در تاریخ شعر فارسی نه تقدم دارد نه تألی.

استاد شفیعی آزادی عمل را در شعر شعرا دخیل می دانند.ومی نویسند هیچ چیز گرانبهاتر از آزادی نیست.و این آزادی

هنگامی تحقّق می یابد.که انسان شاعردر دو سوی متناقضات رفت و آمد داشته باشد.چه جبری باشد ،چه اختیاری.

ایشان حتی بیان ایهامی حافظ را،بزرگترین خصیصه از همین مقوله ی توجه انسان به آزادی می داند.

یعنی حق انتخاب از دو سوی معنی
(ص44)

یکی دیگر از مدخل های ورودی شفیعی کدکنی برای تحلیل،نگرش به فلسفه و تعبیر و تفسیر اشعار از طریق ان هست.

چنان که با توجه به کلمه ی "خرقه"ذکر می کنددر زمان قدیم تصدیق هر کسی قبول می شد اتشی ظاهر می شد.
(ص88)
که ظاهر این نوع تصویر همان خرقه سوختن است.که در اشعار حافظ ظاهر شده است.

یکی دیگر از راههای تحلیل اشعار ،ازنظر ایشان،توجه به طنز به کار گرفته شده در اشعار است.براساس این تعریف ا ستاد

به طنز حافظ می پردازد.و معتقد هست که طنز های حافظ در سراسر دیوان او،بی هیچ استثنایی،رفتار مذهبی ریاکارانه ی

عصر را نشان می دهد.

بشوی اوراق اگر همدرس مایی __ که علم عشق در دفتر نباشد

یکی دیگر از راههای تحقیق و تفحص استاد،توجه به مسایل عرفانی وکلمات مطرح شده در عرفان ایران اسلامی است.

علاوه از این ها شفیعی در بررسی اثارتوجه ویژه به معناشناسی دارد.

مثلا با توجه به این بیت حافظ:

زبان کلک تو حافظ چه شکر ان گوید __ که گفته ی سخنت می برند دست به دست

ایشان اشاره می کند این بیت در نسخه های کهنسال دیوان حافظ به صورت فوق ضبط شده است

اما کاتبان دوره های بعد، معنی سخن گفتن رامثلا وقتی خواجه می گوید:

مطرب بگو که کار جهان شدبه کام ما
بگورا ناظر به همین معنی گفتن گرفته اند

یا وقتی که مولانا میگوید:

گر زان که نه ای مطرب __ گوینده شوی با ما

ورزان که نه ای طالب __ جوینده شوی با ما

گوینده در ارتباط با گفتن به همین معنی(قولی کردن است) و "گفته"برابر قول رایج،در نظام خانقاه است.که قوّال

ان را به آواز می خوانده است. و( اصطلاح قول و غزل)بسیار مشهور،

به گفته ی شفیعی کدکنی در بیت معروف حافظ:

ترکان پارسی گو بخشندگان عمرند __ ساقی بده بشارت رندان پارسا را

یا با توجه به روایت نسخه های دیگر

گر مطرب حریفان این پارسی بگوید.........

فارسی گو به معنی "غزل خوان "بوده و "آواز "رایاد آور می شود.

در اینجا شفیعی ذکر می کند.که قدما معنی اصطلاحی گفته را به تدریج از یاد برده اند.و ان را در معنی

لغوی تلقی کرده اند.و از رابطه ی ان با موسیقی غافل شده اند.

و در زبان عربی و ترکی،این کلمه را یک کلمه نمی دانستند .انرا به تحفه ی سخن و شکّرسخن و

امسال ان تغییر می دادند

چنانکه شادروان مسعود فرزاددر نسخه ی مورد تصحیح خودصورت" شکر سخن" را در متن آورده است.

وشاد روان اینجوی شیرازی نیز" گفته"را نپسندیده و"تحفه"را انتخاب کرده است.

همچنین استاد شفیعی در کتاب( ان سوی حرف و صوت) ص264 یادداشت 21/132تذکر می دهد به گفته ، که به
معنای آواز خواندن است.و با قول و قوّال مرتبط است.
البته به رای ایشان در معنی شعری که به آواز خوانده می شود .یعنی چیزی در حد ترانه و تصنیف و
امثال ان.که از قرن ها قبل از حافظ در زبان فارسی رواج داشته است.
چنان که در مثنوی "قران السعدین" در توصیف موسیقی دانها و اهل این صنعت می گوید
گشته از قول «که» قوال راست __ گفته گهی راست «گهی» ;نیم راست.
و وقتی به پیشینه ی تاریخی این اصطلاح موسیقایی باز می گردیم .رابطه ی گفتن و گوینده را بهتر می توانیم شناخت که ،بیگانه و اصطلاحی بوده است .و معنی خود را چنان حفظ کرده
و امروز در ترکیه به هر نوع آوازی و تصنیفی کوفته /گفته (Gufte) اطلاق می شود .
بدین ترتیب شفیعی کدکنی پیرامون حیات حافظ در مقاله ای این را توضیح داده و اشتباه برخی مصحّحان راتصحیح می کند.


منبع روزنامه ی ایران86/7/16
مسعود فریا منش


با استفاده از گزارشی از کتاب "این کیمیای هستی"
مجموعه ئمقالات و یادداشت های دکتر شفیعی کدکنی:
حافظ به سعی سایه






کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 257 نفر 490 بار خواندند
حسین یوسفی رزین (12 /02/ 1399)   | محبوبه دهقان (19 /02/ 1399)   | علیرضا علیدادی شمس ابادی (25 /07/ 1399)   | محمد علی رضا پور (18 /12/ 1399)   |

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا