3 Stars

دل من می شکند

ارسال شده در تاریخ : 29 امرداد 1402 | شماره ثبت : H9426083

وقت پرواز چو بینم به شفق
خون نشسته است
به پهنای افق
دل من می شکند
وقت گردش
که به صحرای غمان
بینم آن یار عزیزی که
زمن کرده سفر
اخم بر چهره و دلتنگ و
فضایش ابری است
دل من می شکند
از زمانی که پر چلچله را دزدیدند
بال خوش رنگ کبوتر به حنا آلودند
دست خشکیده ی او را
ز قفا ببریدند
روحم از هر چه قفس بود شکست
بر چنین منظره
وقتی به تماشا خیزم
دل من می شکند
گشته دیّار و دیارم ز همه یارتهی
منم و شهر هم آغوشِ غم سرو سهی
به که گویم که شد از حد برون
هفت اورنگ دلم،یکسره پرگشته زخون
نا به دل نیست رخم زرد و لبم خشک
به صحرای جنون
از تماشای گل و لاله ونسرین زمین
دل من‌می شکند
تو بخوان سعدی و حافظ به نظامی پرداز
تا که عشاق شود با سخنانت دمساز
کوچه ها گر چه پر است از پریان طنّاز
ولی ان کودک بی نایِ فقیر مظلوم
که بریده است جفا سر ز تنش بی حلقوم
چو نگاهی به من اندازد و چون رعد رود
دل من می شکند
وای از این درد توان سا
که گرفته است نفس
هر کجا می نگرم نیست به جز بانگ عسس
آرزویم همه این، کی شکند میل قفس
باز با دیدن این فوج اسیران که نفس
حبس گشته است به سینه نبود ذره نفس
دل من زار و "غریب"انه نشیند بر غم
و به سختی به چنین مویه بگیرد ماتم
کس نداند که دل زار
چه سان می شکند

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 61 نفر 73 بار خواندند
امیر عاجلو (29 /05/ 1402)   | حسین یوسفی رزین (09 /06/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (29 /05/ 1402)  
تعداد آرا :1


نظر 1

  • امیر عاجلو   29 امرداد 1402 10:34

    درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا