ردی بر نظریه پروفسور" برون"در رابطه با عیار شاهنامه

پروفسور برون با کمال عذر خواهی و اقرار به خرق اجماع در انچه متفق علیه ایرانیان و مستشرقین فرنگستان است.یک عقیده ی تازه ای
می آورد.مبنی بر این که عیار دانش شاهنامه ان مقام عالی را ندارد.که عموماگمان می شود و شهرت و مقبولیت ان به واسطه ی داستان
حماسی ایران و افتخارات انهاست از یک طرف و اهمیت لغتی و زبانی است،در نظر علمای فرنگ از طرف دیگر.
وگوید که بعضی گمان کرده اند که شاهنامه لغت عربی ندارد در صورتی که چنین نیست و با انکه فردوسی عمدا از استعمال لغات عربی
در نظم تاریخ ایرانیان قدیم اجتناب کرده،با وجود این کلمات زیاد عربی که دیگر در فارسی چنان امتزاج کرده بود که احتراز استعمال
ان غیر ممکن بود .در شاهنامه داخل شده و عده ی این لغات روی هم رفته به چهار الی پنج درصد می رسد .
و پس از ان "برون "به شرح یوسف و زلیخا می پردازد و می گوید:
مثنوی قصه ی یوسف و زلیخا اساسش بر روی حکایت یوسف و زن بوتیغار است که در توریه امده و لی بر اساس این قصه خیلی برگ
و ساز بسته و پیرایش داده شده ویک موضوع دلکشی برای شعر و قصه نویسی ایران و عثمانی گردیده است .و چنان که دکتر "اته"
می گویدفردوسی اولین کسی نبوده که این قصه را نظم کرده بلکه ابوالمؤید بلخی و بختیاری اهوازی بنا به خبری که در یک کتاب
خطی درج شده است .این حکایت را به نظم اورده بودند .از این دو منظومه چیزی برای ما نمانده و به یوسف و زلیخای فردوسی که
خوشبختانه از دستبرد زمانه محفوظ مانده، عمده به واسطه ی فعالیت خستگی ناپذیر دکتر "اته" هست که آشنا هستیم.
اول اینکه :
نظریه ی جناب پروفسور در مورد نسبت دادن نظم شاهنامه به مؤید بلخی و بختیاری اهوازی به نقل از قول دکتر "اته"که در یک
کتاب خطی درج شده دلیل متقن و ادرس دقیقی از ان کتاب خطّی مرقوم نفرموده است
دوم اینکه:
با توجه به این موضوع که"اته"مأخذ عمده ی ما در این اشعار است و با کمال دقت ان را با یوسف و زلیخای جامی و مال ناظم
هراتی مطابقه کرده است.و خیلی عقیده ی خوبی در عالی بودن ان مقام دارد .در صورتی که منتقدان ایرانی،این منظومه را حقیر
شمرده و گمان می کنند فردوسی ان را پس از گذشتن از قدرت دوره ی شعری و تسلط کلام وشکسته دل شدن به واسطه ی
هدر رفتن زحمتش در شاهنامه نوشته است.
سوم این که :
بحر تقارب و شعر رزمی که برای شاهنامه خوب موافق می آمد با شعار تغزّلی نمی سازد
چهارم این که:
عیار عاشقانه ی فردوسی را اگر از روی نمونه هایی که در تذکره و جنگ ها برای ما باز مانده حَکَم کنیم.عموما کمتر از انچه هست
که سنجیده شده ..
این اشعار همچنان که سابقا به ان اشاره شد .و در رساله ی بی نظیر دکتر "اته" جمع اوری شده،
که در ذیل به قطعه ی نمونه ای از انها
اشاره می شود که یکی در تاریخ گزیده و دیگری در لباب الالباب عوفی ذکر شده .

شبی در برت گر بیآسودمی _____ سر فخر بر آسمان سودمی
قلم در کف تیر بشکستمی _____ کلاه از سر مهر بربودمی
بقدر از نهم چرخ بگذشتمی _____ به پی فرق کیوان بفرسودمی
به بیچارگان رحمت آوردمی _____ به درمندگان بر ببخشودمی
******************
بسی رنج دیدم بسی گفته خواندم _____ زگفتار تازیّ و از پهلوانی
به چندین هنر شصت و دو سال بودم _____ چه توشه برم زاشکار و نهانی
بجز حسرت و جز وبال گناهان _____ ندارم کنون از جوانی نشانی
به یاد جوانی کنون مویه دارم _____ بر ان بیت بو طاهر(2)خسروانی
جوانی من از کودکی یاد دارم _____ دریغا جوانی دریغا جوانی

منبع مورد استفاده:فردوسی و شاهنامه ی او
سید حسن تقی زاده
__________________________________________________________________________________
1_تاریخ گزیده چاپ پرفسور برون ص824
2_ابوطاهرالطیّب"یا الطیّب"بن محمد خسروانی یکی از شعرای ال سامان
3_لباب الالباب طبع برون ص33
___________________________________________________________________________________
به مناسبت اولین روز اردیبهشت ماه که به احتمال قوی سالگرد تولد حکیم بزرگ طوس می باشد


کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 200 نفر 368 بار خواندند
حسین یوسفی رزین (26 /02/ 1399)   | مسعود مدهوش (27 /02/ 1399)   | علی معصومی (27 /02/ 1399)   | محمد مولوی (29 /02/ 1399)   |

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا