عبداله رشیدی

امتیاز اعضا:

خیال

ارسال شده در تاریخ : 21 اردیبهشت 1394 | شماره ثبت : H94233

ای نسیم خیال ،که ز کوچه ی ذهنمان می گذری
چرا موقع نیاز ، از پس کوچه های آن می گذری
تا زبان به بیان پیچ و خمهایت می گشایم
لکنتم با تو چنان می کند که با نسیان می گذری

عبداله رشیدی از دفتر : رشید 22 اردیبهشت 1394 8نظر

دوبیتی عمومی عمومی

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 3 از 5

کاربرانی که این شعر را خواندند

نقطه نظرات

تعداد نظرات: 8 ارسال نظر جدید

نظر 8

منوچهر منوچهری(بیدل) 22 اردیبهشت 1394 12:45

جناب رشیدی عزیز از سروده زیبای شما لذت بردم بسیار زیبا بود ممنونم
کرم عرب عامری 22 اردیبهشت 1394 20:33
طارق خراسانی 23 اردیبهشت 1394 01:18
علی اصغر اقتداری 23 اردیبهشت 1394 08:35

سلام شاعر
همان گونه که هر چیزی در اجتماع نامی وجایگاهی دارد که می توانیم برای آن تعریف یداشته باشیم دارد شعر
علی اصغر اقتداری 23 اردیبهشت 1394 08:37

شعر هم جایگاه خودش را دارد
فقط عرض می کنم که شعر حضرت عالی وزن ندارد
مطلب زیادی نوشته بودم که نمی دانم چرا محو شد !
- عبداله رشیدی 23 اردیبهشت 1394 10:31
  
  با سلام خدمت شما شاعر محترم
  اینجانب نه عروض خوانده ام نه قافیه نه فعل می شناسم نه مفاعیل چرا چون رشته ام مهندسی است و تولید، ولی خدمت دوستان عرض نمودم که از اینکه مرا در این کوی گذر دادید متشکرم آنچه توانستم بضاعت اینجانب از دوران تحصیل و دروس فارسی عمومی است و انتظار می رود شما دوستان کمک نمایید
دادا بیلوردی 24 اردیبهشت 1394 20:15

درود بر جناب رشیدی
احساستان همیشه جاری باد
اگر این محتوا را با وزنی روان می نوشتید از این هم بهتر و جذابتر میشد.
امیرحسام زمانیان 03 شهریور 1399 15:54

سلام و درود
خواندم و لذت بردم
بمانید