عاطفه مشرفی زاده

عاطفه مشرفی زاده

آخرین اشعار

دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
    • لینک به دفاتر شعر:
    • لینک به پروفایل :
3 Stars

تاریکی مطلق

ارسال شده در تاریخ : 16 آذر 1399 | شماره ثبت : H9413958

خوابم می گیرد

سپس، 

چشمانم را 

در بوسه ی بی محابای ستاره ها

گم می کنم، 

اصلا گمان می کنم 

که فصل تماشا را باخته ام. 

آخر

تو اینجا، 

-در اعماق آسمان، 

که هر نفسم 

 کبوتری می شود 

برای کشفِ بی شمار خیال- 

چه می کنی؟! 

چشمانم، 

شالیزار می شود، 

پر از خوشه های سبز شعر، 

هر خوشه هزاران بوسه

گم می شوم. هذیان می گویم

سنگ می شوم، 

می شکنم، 

آب می شوم

شاید در پایان مسیر رودخانه، 

به بینهایت برسم

مثل ماهی ها،

که همیشه  

به اقیانوس می اندیشند...

از نردبان مرگ بالا می روم

تا در آنسوی زمان،

مثل سنگ، 

بر سکوت بکوبم 

بشکند 

دوباره زاده شوم

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 123 نفر 277 بار خواندند
امیر عاجلو (16 /09/ 1399)   | کرم عرب عامری (16 /09/ 1399)   | عاطفه مشرفی زاده (16 /09/ 1399)   | ولی اله بایبوردی (17 /09/ 1399)   | مجید ساری (17 /09/ 1399)   | رویا امامی (17 /09/ 1399)   | کاویان هایل مقدم (18 /09/ 1399)   | ابوالحسن انصاری (الف. رها) (18 /09/ 1399)   |
رای برای این شعر
تعداد آرا :7

نظر 12

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا
تولد اعضا