شدم مجنون، کسی باور نمی دارد
شدم فرهاد، کسی کوهکن نمی خواند
بیا لیلی، بیا شیرین، بیا ای یار جانانم
که من عاشقی زارم، کسی باور نمی دارد
شهادت نامه ای خواندم برای عشق
بیا درمان کن این دل را، دگر چیزی نمی خواهد
به نام تو قسم خوردم، بمانم از برای عشق
بیا جانم بده یا جان بگیر، دگر چیزی نمی داند
بیا تا جان دهیم بر عشق، بیا زنده کنیم آن عشق
به نام لیلی و مجنون دگر چیزی نمی ماند
تمنا می کنم با دل، ستایش می کنم آغوش پُر مهرت
مرا جانی بده با یک نگاه، دگر چیزی نمی خواهد
الا ای هایلی از عشق سخن گفتی تو با یارت
در این دوران، سخن از عشق، کسی دیگر نمی خواند
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 14
امیر عاجلو 17 فروردین 1400 10:43
درود بر شما
کیوان هایلی 17 فروردین 1400 13:47
درودها بر شما بزرگوار
سپاسگزارمهرتان
منصور آفرید 17 فروردین 1400 11:25
درود بر استاد هایلی گرامی
بسیار عالی و دلنشین
کیوان هایلی 17 فروردین 1400 13:47
درودها بر شما استاد آفرید عزیز
سپاسگزار مهرتان
بهنام حیدری فخر 17 فروردین 1400 12:55
درود بر شما جناب هایلی فرهیخته ارجمند
بسیار تاثیرگذار سرودید گرامی
باغ اشعارتان پرفروغ و گل فشان باد
کیوان هایلی 17 فروردین 1400 13:48
درودها بر شما استاد حیدری فخر بزرگوار
سپاسگزار مهرتان
شهرام بذلی 17 فروردین 1400 14:04
جان دل حضرت دوست بزرگمهر نیک اندیش
قلمتان همواره نویسا
زنده باد عشق
کیوان هایلی 17 فروردین 1400 22:16
درودها بر شما دوست بزرگوار
سپاسگزار مهرتان
به نام عشق
علی مزینانی عسکری 17 فروردین 1400 20:30
سلام جناب هایلی گرامی
عاشقانه ای زیباست و به نظرم هنوز عشق اولین سخن شعر است
کیوان هایلی 17 فروردین 1400 22:18
درودها بر شما استاد بزرگوار
سپاسگزار مهرتان
باید از عشق گفت تا معنی خودش رو بدست بیاره
جواد مرادی 18 فروردین 1400 08:03
درود جناب هایلی
بسیار زیبا و شیرین بود
کیوان هایلی 18 فروردین 1400 09:57
درودها بر شما جناب مرادی بزرگوار
سپاسگزار مهرتان
کاویان هایل مقدم 18 فروردین 1400 11:08
عاشقانه هایتان همیشه اینچنین با طراوت
کیوان هایلی 18 فروردین 1400 21:27
درودها بر شما استاد هایل مقدم بزرگوار
سپاسگزار مهرتان
حضورتان مستدام