چه دیر آمدی سراغ ازمن بگیری
متروکه ام
درتنم ایستگاهی نیست
برای توقف کردنت
هرچند کوتاه
دستهایم پینه تنهایی بسته
زخمت است برای جریان احساس
لبهایم طعم مرگ می دهد
به هر سلامتی
اینجا باران نمی بارد
گلی نمی روید
خشکسالی غریبی است
درزمین باورها
برای چه آمده ای؟
برای چه کس؟
برای من؟
مراباحافظه ام تنها بگذار
شهر ذهنم از خاطره پر است
ازهیاهوهای به جا مانده از قدیم
از ان روزها...
ای داد
شهر اکنونم شهری زیباست
میگردم درخیابانهایش
هیچ چهارراهی ندارد
هیچ پاسگاهی ندارد
مانعی درکار نیست
هرکجا یش دلم بخواهد میروم
و میگردم همه جا را
رانندگی میکنم
تخته گاز می روم
لایی میکشم
هی بوق می زنم
وباصدای بلند آهنگ گوش میکنم
باریتم تند و بیس دار
با آن کسی که خودم میشنامسش
به شهر بازیش می روم
به تفرجگاههای سر سبزش
به خیابانهای شلوغش
به کافی شاپهای درجه یکش
به مغازه های پر زرق وبرقش
به سفره خانه هایش
ودیزی میزنم
باآن کسی که خودم میشناسمش
جوانی میکنم اینجا
زندگی میکنم اینجا
ونفس میکشم اینجا
بگذار بمانم درشهرم
بگذار پرسه بزنم جوانیم را
بگذار نفهمم چه بر سرم آوردی
بگذار ندانم درکدامین مسیر
سیرشدی ازمن
وترک کردی ترکهای دلم را
اینک چه میخواهی
عصای دستم را
بیا بگیر این هم مال تو
تکیه گاهم که نبودی
تکیه گاهم راببر
ایرادی ندارد
قامت خم شده ام رابهتر ببین
درو کن دسترنج رفتنت را
چشمهایت را نبند
بگذار خوب نظاره کنند
ویک دل سیر سنگلاخ صورتم راببینند
اکنون
اشتیاق ازمن می جویی؟
اشتیاقم زیاد است
اما نه برای ماندن
نه برای دیدن
تنها برای رفتن
بگذار بروم
سوار شو قطار زندگیت را
کوپه ای بگیر
آنسوی اینجا که من ایستاده ام
تانبینیم تانبینمت
کنار پنجره حرفی نیست برای گفتن
برو که اینجا
ایستگاه آخر من است
و ادامه تو
پنجره نقل وانتقال دلم بسته است
فینال را باختم به زندگی
سراغ من نیا
جستجویم نکن
پاپیچم نشو
دیر آمدی
وچقدر دیر دیرآمدی
بگذار درکوچه های شهرم تنها بمانم
تعداد آرا : 6 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 24
امیر عاجلو 13 فروردین 1400 17:56
لطیف و دلنشین
کاظم قادری 13 فروردین 1400 18:24
سپاستان عزیز دل
شهرام بذلی 13 فروردین 1400 18:23
بسیار زیبا و قابل تامل ..
کاظم قادری 13 فروردین 1400 18:24
سپاستان عزیز دل
کیوان هایلی 13 فروردین 1400 19:01
درودها بر شما بزرگوار
تنور دلتون گرم
زیباااا و عالی
کاظم قادری 13 فروردین 1400 19:52
سپاس عزیز دل وامتنان وتشکر ویژه نثارتان باد
علی آقا اخوان ملایری 13 فروردین 1400 19:11
درودها بر شما استاد ارجمند ادیب فرزانه و فرهیخته
بسیار زیبا، پر محتوا و تاثیر گذار سروده اید
دستمریزاد
قلمتان نویسا، شاعرانگی هایتان مستدام باد
کاظم قادری 13 فروردین 1400 19:44
سلام ودرود عزیز دل شاگرد محضرتان هستم وممنون بذل محبتتان
کاویان هایل مقدم 13 فروردین 1400 19:17
و ترک کردی ترکهای دلم را
شعر است ولی به تندیسی زرین می ماند که پیکرتراشی قهار تراشیده باشد.
فقط جسارتا سهو نگارشی در تخته گاز رخ داد، یحتمل منظور تخت گاز است.
کاظم قادری 13 فروردین 1400 19:49
سلام جان شیرین ممنون از توجه وافرتان مشق شعر میکنم در حضور گرانقدرتان وسپاس از دقت نظرتان تخته گاز واژه غلطی نیست بازم ممنوتان هستم
مسعود مدهوش 13 فروردین 1400 19:18
درود بر شما جناب قادر ارجمند
سپیدی زیبا و دلکش،تنور دلتان هماره گرم
کاظم قادری 13 فروردین 1400 19:50
سلام وممنون جناب دلکش بزرگوار تمکین ارادت دارم به شما دوست عزیزم
بهنام حیدری فخر 13 فروردین 1400 21:43
درود بر شما جناب استاد قادری ادیب ارجمند و فرهیخته
بسیار تاثیرگذار و تأمل برانگیز سرودید گرامی
باغ اشعارتان پرفروغ و گل فشان باد
کاظم قادری 13 فروردین 1400 22:01
سلام ودرود بر شما دوست عزیز بنده شاگردی بیش نیستم درمحضرتان وممنون ازتوجه شما عزیز جان
علی مزینانی عسکری 14 فروردین 1400 00:03
سلام و عرض ادب
روز طبیعت مبارک
ان شاءالله رقص قلمتان همیشه سبز و مانا باشد
کاظم قادری 14 فروردین 1400 00:44
سلام وسپاس عزیز دل ممنون توجهتان هستم
جواد مرادی 14 فروردین 1400 15:29
درود جناب قادری
زیبا بود
کاظم قادری 14 فروردین 1400 20:49
سپاس عزیزدل
روناک غریب لکی 14 فروردین 1400 16:30
درود بر شما بزرگوار.
کاظم قادری 14 فروردین 1400 20:50
سپاستان بیکران
امیرحسین علامیان 15 فروردین 1400 15:00
قلمتان سبز و مانا
برای موقعیت های شاعری لازم است تصویر بسیازیم و با صنعت ادبی ریل گذاری کنیم
شرح گزارش و روایت موقعیت شاعرانه نمیسازد
تصویر سازی کاریست که شاعر میکند
از نثر تا شعر مرزی به باریکی تار مو است.
کاظم قادری 16 فروردین 1400 11:33
سلام و ممنون از راهنماییت دوست عزیز وسپاس ازنقد دلسوزانه ات وخوشحالم که بالاخره کسی به جای تایید ونمجید به نقد من نشست ازاین بابت بسیار ازشما سپاسگزارم وتمکین ارادت دارم خدمتتان امیدوارم نقد جای لایک وتمجید رابگیرد در جهت ارتقا
امیرحسین علامیان 16 فروردین 1400 21:19
انصافاً شعر مدرن و رو به جلو که میخونم
به وجد می ایم و به این دلیل جسارت کرده و نقد کردم
چون از زبان اغنایی و دهه ٣٠،٤٠ شاملو و اخوان عبور کردید و
شعر روز سرودید، تبریک میگم،
فقط همین نکته بود که عرض کردم حیفم امد حرف نزنم
درود به روحیه نقدپذیر شما و مشخصه که هدف دارید
جنس شاعرانگی تان را دوستداشتم.
کاظم قادری 17 فروردین 1400 08:26
عزیز دل سلام ودرود
ای جسارت نیست این عین صواب و لطفه درحق من آدمی اگه ایراد کارشو نفهمه که درجا میزنه وچه بسا مغرورهم بشه من نقد سازنده رو به دل وجون پذیرام چون لازمه حرکت روبه جلوی هر کاریه وسپاسگزارم ازشما وهروقت جایی به نظرتو لازم به نقد بود نقد کنید خوشحال میشم وتنتن سلامت دوست عزیز