تردید نیست هرکه به قدرِ لیاقتش
درعرض عمر منشأ آثارمی شود
با اعتنا به وضع هوا در وجود او
راه سقوط و اوج نمودار می شود
گه در مسیر گردش ایام یک شبی
انسان به سان دیو پدیدار می شود
گاهی سگی به پاس ادب مثل آدمی
دارای قدر و قیمت ومقدارمی شود
ضحاکِ پادشه به سرانجام لاعلاج
خدمتگزارِ مفلس یک مار می شود
روزی برای رفع خطر از پیامبری
یک عنکبوت عامل دادار می شود
شداد با آن همه سپاه و غرور وکبر
با پشه ای به مرگ گرفتار می شود
جایی در اوج معرکۀ ظلمت وکمال
سردارِ جور سرورِ احرار می شود
لوحِ حیاتِ آدمی انبان عبرت است
هرکس گرفت لایق ابصار می شود
دُرّی درعمق خاطرِ ارباب معرفت
نقشی به روی باورِ ابرار می شود
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 26 فروردین 1400 10:07
درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید
منصور آفرید 26 فروردین 1400 16:44
درود بر استاد گرامی و بزرگ واقعا زیبا و دلنشین
در پناه لطف الهی باشی