دفاتر شعر

آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

لحظه دیدار

ارسال شده در تاریخ : 03 اردیبهشت 1400 | شماره ثبت : H9416028

باز رفتی و خاطرت دور شد
خواب بودم یا بیدار در میان بازوانت
مسخ شد ذهنم، یخ زد دستانم در لحظه لمست
همچو ساعتی که از کار افتاده ست قلبم ایستاد آن موقع
ولی هنوز تو بودی و وجود گرمت را حس میکردم
تنت کمی تبدار بود از حضورم
و چه شد یک‌ لحظه
عشق
و باز هم عشق
چه میکنی با من که تمام من ، نا تمام میشود
وجودم از یک تن ، هزاران میشود
مرا به مسلخ هم که بکشانی اما
به خنده تنم با تو همراه میشود
روح سرکشم در کنار تو رام میشود
چه میکنی با من ؟مگر در سینه ت
قلبی نیست که مهرم در آن لانه گزیند
بگردد سراسرش را به جای خون
عشق مرا فرا بگیرد
جاری شود در تمام تنت
همچون حکم نفس کشیدنت شوم
که سودای رسیدن من در سرت باشد
کمی هم آرام نشینی پیشم
ز همراهی تو دلم آرام بگیرد
خسته شدم از بی قراری پی در پی
پدر عشق بسوزد که جان بگیرد
و در نهایت امر ای معشوق
خدا کند به درد عاشقت مبتلا گردی
دلت چو کشتی طوفان زده در دریا
چو زیر و رو شود آرام نگیرد
سرت سلامت ای عشق جان
گَر‌َم مرام عاشقی نداری هیچ
وجود نازنینت مرا کافیست














شاعر نمی خواهد که این شعر را نقد کنید.

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 162 نفر 255 بار خواندند
امیر عاجلو (03 /02/ 1400)   | آمنه حسین زاده شهابی (03 /02/ 1400)   | کیوان هایلی (03 /02/ 1400)   | کاویان هایل مقدم (04 /02/ 1400)   | ولی اله بایبوردی (04 /02/ 1400)   | سید مهدی نژادهاشمی (04 /02/ 1400)   | کاظم قادری (04 /02/ 1400)   | محمد خوش بین (04 /02/ 1400)   | محسن جوزچی (08 /03/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (03 /02/ 1400)  سید مهدی نژادهاشمی (04 /02/ 1400)  کاظم قادری (04 /02/ 1400)  محمد خوش بین (04 /02/ 1400)  
تعداد آرا :4


نظر 11

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا