مستم ، مست پیمانه ت
بنگر مرا در سایه ت
غوغا ، شکوفا میکند
عطر تن پروانه ت
ای دل مرا دیوانه کن
در عالمت رندانه کن
کین پیروان آفتاب
ره را به ساحل میبرند
صغری و کبری میکنند
طومار پنهان میکنند
زنهار ،در این چرخ فلک
افسون و افسان میکنند
آن کس شکوهش بیشتر
بی ریش تر درویش تر
آسوده خاطر میگذرد
از عالم بی خویشتن
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 18 فروردین 1402 12:37
سلام ودرود
آمنه حسین زاده شهابی 18 فروردین 1402 15:18
موسی شریفی 21 فروردین 1402 07:26
آسوده خاطر میگذرد
از عالم بی خویشتن
درو بر شما بانو