من از امرار سختی های زیستن گویم
من از پیوسته زخم بر جان میهن گویم
بدون دغدغه به احوال گهر خاک
سقوط و آخرین فرصت سخن گویم
سکوتی که بی انجامد به نابودیاش
فرار هر پرستویی از وطن گویم
من از بیداری کفتارها و لاشخورها
دریدن دیار رو به مردن گویم
من از بیماری و سیل و خرافات
به خون سرخ جاری روی پیراهن گویم
من از زندان و تحقیر ، زور و شکنجه
من از بذر دورویی ها کاشتن گویم
من از فریاد رعد آسای هر مادر
که با مرگ جوانش باختن گویم
سروده شده توسط ادریس علیزاده
۶ مرداد ۱۴۰۱
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 14 امرداد 1401 23:02
درود و سلام موفق و مانا باشید
ادریس علیزاده 16 امرداد 1401 16:28
درودتان باد