3 Stars

راه

ارسال شده در تاریخ : 07 شهریور 1402 | شماره ثبت : H9426210

افتاده ام از پا مگرم راه ببین
جان راهی از این رفتن جانکاه ببیند
آن شه خبری گیرد از این مردم دلخون
گوهر، نفسی در رخ اشباه ببیند
بر آینه از آه نشسته خط زنگار
ای کاش خطی را ز هزار آه ببیند
من ساخته ام از غم خود کوه ولی کو
آن کس که از آن قدر پر کاه ببیند
از مرز توان رد شده این حسرت بی مرز
دل کاش - خوشی را - کم و کوتاه ببیند
چون پیکر زخمی پلنگی ته دره
بیرون شدی از این شب بی ماه ببیند
یک عمر نه اما دو سه شب بخت بتابد
دایم نه ولی کاش کسی گاه ببیند
عمق شب من را، مگر از بخت سیاهش
یوسف ته تنهایی آن چاه ببیند
آشفتگی لحظه ی شفاف جنونم
چون آدم دیوانه که ناگاه ببیند...
پروانه ی بی بال و گل سوخته ای را

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 68 نفر 118 بار خواندند
امیر عاجلو (11 /06/ 1402)   | محمد مولوی (11 /06/ 1402)   | قاسم لبیکی (12 /06/ 1402)   | سامان نظری (27 /06/ 1402)   | زینب روزبهانی فر (07 /07/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (11 /06/ 1402)  قاسم لبیکی (12 /06/ 1402)  
تعداد آرا :2


نقد 1

  • قاسم لبیکی   12 شهریور 1402 00:47

    درودی به زیبایی موج آرام آب
    به شاعر و این شعر زیبای ناب

    چون پیکر زخمی پلنگی ته دره
    بیرون شدم از این شب بی ماه ببیند
    چون درابیات دیگر فاعل اول شخص است در بیت فوق نیز می‌بایست اول شخص باشد
    زیبا بود
    سپاس applause rose

نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا