آخرین نوشته ها

معرفی کنید

    لینک به آخرین اشعار :
  • لینک به دفاتر شعر:
  • لینک به پروفایل :
3 Stars

بدرود (ترانه)

ارسال شده در تاریخ : 21 دی 1400 | شماره ثبت : H9419537




رو به تو لب وا می‌کنم
برای بار آخرین
به آخر ِ قصه‌ی ما
چیزی نمونده نازنین!

بدرود می‌گم به تو و
به لحظه‌های واپسین
با تو و دلواپسیات
غریبه می‌شم بعد از این

تو گُم‌ترین حادثه‌ی ِ
جهان من می‌شی و، من
از تو رها می‌شم برم
به سمتِ خودعاشق شدن


می‌رم جهانو پُر کنم
از بوی غنچه و غزل
می‌رم که مثل ماهِ نو
شبو بگیرم تو بغل

می‌رم رها شم از تو و
کابوسِ عاشقانگیم
دوباره تو آینه بشم
همون من ِ همیشگیم

تو گُم‌ترین حادثه‌ی ِ
جهان من می‌شی و من
از تو رها می‌شم برم
به سمتِ خودعاشق شدن


می‌رم نه با اشک و نه آه
نه ترس ِ از تو کم شدن
تو آینه‌ی دقیقه‌هام
پُر می‌شم از حضور ِ من

می‌رم که تو تنهاییام
از همه عاشق‌تر بشم
بی تو و نه به یاد تو
غربت‌مو سَر بکِشم

تو گُم‌ترین حادثه‌ی ِ
جهان من می‌شی و من
از تو رها می‌شم برم
به سمتِ خودعاشق شدن

۱۹ / مهرماه / 1400
حسین صداقتی

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 53 نفر 68 بار خواندند
امیر عاجلو (21 /10/ 1400)   | جابر ترمک (23 /10/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (21 /10/ 1400)  جابر ترمک (23 /10/ 1400)  
تعداد آرا :2


نظر 1

شاعر نظر دهی برای این شعر را غیر فعال کرده است.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا