عشق
هر جا که باشد میخواند
بهسان یک زنجره
میخواند عشق
در جامهای از ابریشم
به زیر ترکههای سرو
میرود
به جستجوی دلی تنها
که بخواهدش.
میگردد پیِ قطرهای
که به اشارتی
به تندابش بدل سازد
آی، عشق!
تویی که ترانه میخوانی در من
به زیر آوار سربی.
قدیسِ خوشخو
و ماهِ یشمِ پهنهور
بر نیمهی خاموش عقل
آی!
به تعمید خود درآر این دل را
در شیر آبی دریا.
حسین صداقتی
(بهشهر) ۲۹/خردادماه/۱۴۰۲
نظر 6
امیر عاجلو 11 شهریور 1402 18:38
درود و سلام موفق و مانا باشید
فاطمه شایگان 11 شهریور 1402 22:50
درودها
سروده ی زیبا یی را خواندم از قلمتان
پیروز و موید باشید
سروش اسکندری 12 شهریور 1402 10:25
درودها بر شما ... جناب صداقتی عزیز سروده ای زیبا از شما خواندم
بسیار لذت بردم،توانا و شاعر بمانید
حسین صداقتی 13 شهریور 1402 22:41
درود جناب اسکندری
سپاس از حضور سبزتان
ناب بمانید ????????????
حفیظ (بستا) پور حفیظ 15 شهریور 1402 08:36
درودها جناب صداقتی
شعری که تأویل پذیر باشد میدان گسترده تری دراثر برای حضور مخاطب ایجاد میکند
شمابخوبی مخاطب رادرشعرخود،دخیل ودرگیرمیکنید
سیاوش دریابار 26 شهریور 1402 14:42
سلام
ضمن عرض تبریک به مناسبت
حلول ماه ربیع
شعرتان بسیار زیبا بود
قلم سبزتان مانا
و عمرتان جاودان
پرفوغ باشید