نوری ز نور(میلاد اشرف مخلوقات)

تمام کائنات شدندبه شوق و شادی و سرور
ابلیس به سجده راضیه ولی نمیزاره غرور

علت این شوق و سرور ولادت محمد است
همان پیامبر بزرگ که در کتاب، احمد است

مورچه ای دیدم و گفتم به چه سان دنیایی
خنده ای کرد و گفت ، به خاطر محمد است

ماهی در دریا به توری شده بود دام و اسیر
پرسیدم چرا خوشی گفت طعام احمد است

شتری نعره کشان به سمت بیت الله بود
تا که قربانی شود به طفلی که محمد است

طاق کسری شکست و ناله ای نمود و ریخت
که نشان دارد و آن نشان، نشان احمد است

چشمه خشک بود به مولود ز آب جاری شد
تا نشان دهد که رحمتی ز خوان احمد است

عیسی با سینی خرما به زمین نائل شد
تا دهد شهادت او ، ختم رُسل محمد است

موسی غم داشت به دل کینه و جهل قومش
عهد شکستند نگفتند موسی با محمد است

طپش های قلب من فقط به عشق احمد است
خوشحالم نفس دارم چون نفسم محمد است

هر چی دارم که خدا داده محب احمد است
شعیه ی حیدری هستم که وصی احمد است

حافظا هر چه بگویی کلمات پایان نیست
جز علی هیچ کسی قادر این برهان نیست

او ستوده است یعنی نهایت عشق خداست
او رحیم است یعنی حمایتش بی انتهاست

او علیم است یعنی قدرت مافوق به کمال
او قدیر است یعنی شکوه بی مثل و مثال

او فقیه است یعنی تسلطتش سلطانی است
او شبیه است یعنی عنایتش عرفانی است

او قدیم است یعنی وجود او از اول است
او جدید است یعنی از آخر هم او اول است

او سلیم است یعنی نقص در او جاری نیست
او طبیب است یعنی شفای او روحانی است

او مقیم است یعنی اقامتش فوقانی است
او بصیر است یعنی شهادتش قرآنی است

او حمید است یعنی طهارتش نورانی است
او خدا نیست ولی مقام او فوقانی است

حضرت عیسی به جهانیان چنین داد پیام
که بعد من پیامبری میاد ،خاتم است و تام

کتاب تورات نوشت ختم رسالت احمد است
که در کتاب مسلمین رسول حق محمد است

با کلمات وجمله ها نمیتوان وصف نوشت
فقط خدا و مرتضی علیمِ احمدند سرشت

تمام کائنات فقط به عشق او شدند به پا
به صبح و شب ملائکه شکرگذارند به خدا

به هر رسولی خدا ، یک لقبی داد و ستود
نوبت احمد که رسید با صلوات گفت درود

لقبش داد حبیب الله ، یعنی دوست خدا
رحمت الِلعالَمین اش کرد و از ظلمت جدا

آدم صفی الله شد موسی کلیم الله
عیسی ، روح الله و ابراهیم خلیل الله

نوح نبی الله شد اسماعیل ذبیح الله
احمد حبیب الله و بر آنان رسول الله

نبی الله فراوان و حبیب الله فقط احمد
رسولان را رسالت بود به بیعت کردن احمد

از عیسی پرسشی کردند ، نبی دیگری داریم
که فرمود ما کشاورزیم به احمد دانه میکاریم

محمدنورالله است و اَلله هم که خودنور است
به نور ِدل کنی درکش نه دلهایی که بینور است

محمد حزب اش ،الله است و اولادش ولی الله
وصیش حیدر کرار ، یدالله است و سیف الله

خداوند آل احمد را به عصمت ، عصمتش را داد
صفات اقدس خور را به قسمت ، قسمتش را داد

به هیچ از رسولانش چنین لطفی نفرموده
که در قرآن به اهل بیت احمد آن چه فرموده

مقام نسل احمد شد رسولان دگر را فوق
علی را کرد وصی خود که دستش را کند بر فوق

به او کوثر عطا فرمود که باشد مادر مافوق
حسن را داد کرامت تا کریمی ها کنندش شوق

حسین را کرد سفینه تا نجات یابند گناه کاران
به سجاد لذتی را دادکه اشک هایش شود باران

به باقر هدیه کرد علمش که انسانها کنندصیدش
به صادق دادعلومش راکه ابلیس دورشودکیدش

به کاظم قدرت کظم داد که خشم تسلیم او گردد
رضا را مهربانی داد که بر دل ها صفا گردد

جواد را داد به احمد او ، دری باشد حوائج را
به هادی علم هادی داد هدایت گر شود ما را

به عسگری نوری داد که دنیا را کند روشن
و آن نور مهدی زهرا که ترس دارد از او دشمن

مبارک باشد این مولود فرخنده به دلبازان
که فرمانده به دنیا آمد و شادند سربازان

خوشا حافظ به حال مسلمین چه احمدی دارند
حسادت کرده اند بر ما یهودی هایی که خوارند

کل دریا ها مرکب شوند، اشجار قلم
ناتوان اند چه نویسند محمد به کلام

حافظا نور ز نور است و انوار ز نور
احمد و آل محمد همه بینند مگه کور

ایمیل مقصد