3 Stars

دلنوشته ای بر حزب [۳۶] قرآن، بیت المال و صاحبان ان

ارسال شده در تاریخ : 31 خرداد 1401 | شماره ثبت : H9421236



[دلنوشته ای بر حزب ۳۶ آیات ۱ تا ۴۰ سوره مبارکه انفال]

بسم الله الرحمن الرحیم

آیه ۱- یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْأَنْفَالِ ۖ قُلِ الْأَنْفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ ۖ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَیْنِکُمْ ۖ وَأَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ

غنائم جنگی و اموال عمومی
از آن کیست سوال کنند از تو
بگو ای پیامبر بزرگ خدا
از آن خدا و رسول خدا
پروا کنید از خدای عالمیان
اصلاح کنید خود چو متقیان
گر مومنید و گروندگان خدا
اطاعت کنید خدا و رسولخدا

منابع طبیعی و ثروتهای عامی
غنائم جنگی و اموال عمومی
اموال بی صاحب و رهاشده
اموال مردگان بی وارث شده
جنگل ها و دره ها و نیزارها
زمین های موات و معدن ها
دریاها و رودها و دریاچه ها
بیابانها و ریگستانها و کوهها
جزء انفعال اند به حکم کتاب
خدا و رسول و اولوالالباب
صاحب الاختیار کامل اموال
یقینا بُود همان بیت المال

آیه ۲-إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إِیماناً وَ عَلی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ
آیه ۳-الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ

مومنین کسانی اند که قلوبشان
لرزان شود حق عظمت خدایشان
خود را فقیر و خدا را غنی بینند
لرزان قلوبشان در را همی بینند
فراغ مولا شود قلبهایشان نگران
تادیب حق نگرانند نه از دگران
ایمان مومن بُود در حال افزایش
بی نهایت خدایش نه در کاهش
افزون کند ایمانش تلاوت آیات
توکل کنند مومنان به بی نهایت
تفاوت انسان ها و ملائک ها
شوق داشتن است میان انها
محرومند نعمت شوق ملائکها
رشد و کمال و ارتقاء ندارند آنها
لازمه انسانیت همان شوق است
بالاترین درجات علتش شوق است
دلدادگی دهد شنیدن کلام حق
شوق آورد ارتقاء دهد به نزد حق
با خضوع به پا دارند نماز مومنان
انفاق کنند فقرا روزی داده ایم آنان
ستون دین نماز و حفظ کنیم آنرا
حفظ شود فروغ دین یقینا ما را
مسیر سلوک الی الله است قطعا نماز
بی نیازی را چه نیازی به نیاز و نماز
نگاه مومن رزق رودخانه ای ماند
می آید و می رود اگر خدا خواهد
انفاق مقداری از رودخانه های حق
حقست که فراموش کرده ایم ناحق
سعه ی وجودی بندگان را یقین
افزایش دهد انفاق به حکم دین
دانه خرمایی انفاق کند هر کس
کوه بوالقیس خیرات دهد دادرس
ملائک عشق دارند و فاقد شوق اند
آسمانها هر دو را گاهی بی شوق اند
جبرئیل ز ابتدای خلقت جبرئیل بوده
ذره ای ارتقاء نیافته و همان بوده
شوقی برای ارتقاء وجودش نیست
پس این همه گناه بنی آدم چیست
جبرئیل نوح و احمد و امام ظهور
یکیست و احترام کند امام ظهور

آیه ۴-أُولَٰئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا ۚ لَهُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ

مومنین کسانی اند که صاحب حق اند
درستکار و متسحق قرب مالک حق اند
ایمان صادقانه مخصوص آنان است
گرفتار شائبه خاص بی ایمانان است
اخلاص و طعام گوش و اعتماد بحق
نماز و صدقه و انفاق نه اعتماد نفس
اساس و نبیهِ ساختمان ایمان است
نص صریح و محکمات قرآن است
رتبه ی مومنان ناشناخته بر دگران
برترین اند آنان در رتبه بر دگران
یک رتبه نه رتبه ها دارند افزون
مربی خدا و افزون دهد افزون
ایمانشان ثابت و نفوذ رجیم هرگز
جز مقام تابت و تمکین نبینند چیز
منیت بالاترین ذنب انسانها
پرده افکند خدا منیت آنها
ذره ای قائل نشوند به وجود خود
همه او بینند و مغفرت خدای خود
انفاق کنید و گوئید که من کردم
منیت گرفتارید نگوئید آن کردم
اشتغال غیر خدایی گاهی کند مومن
مستور کند مغفرت اشتغال آن مومن
رزق مومنان فقط خوراکی نیست
علم، حلم،قدرت، خدا داند چیست

آیه ۵-کَمَا أَخْرَجَکَ رَبُّکَ مِنْ بَیْتِکَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ فَرِیقًا مِنَ الْمُؤْمِنِینَ لَکَارِهُو

همانگونه که خدا تو را برحق
بیرون فرستاد خانه حکم حق
ناخشنود بودند گروهی ز مومنان
دیدی خشنود گشتند عاقبت آنان
مهم نیست رضایت مومنان امری
اجرای احکام ماموری نه هر امری
نباشد احکام حق سازگار مومن ها
ملغاست عنوان مومن ز مومن ها
گوید قرآن نه چنین حکمت ما
بیخبرند آگاه شوند حکمت ما
مخالفتشان ز تصمیمات حکیمانه
جهلشان است به حکمت حکیمانه
گاهی تکالیف الهی سنگین است
علت کراهت مومنان این است
غافل از تایئدات غیبی مایند
رفع غفلت شوند که از مایند
بنده ای تجلی کند خدای حکیم
خارج شود محدوده نفس لعیم
جایگاه خاصی رسد یقین بنده
کراهت هایش کند او شرمنده
سنت خدای سبحان به بندگان
دست کشیدن شد ز وابستگان
گاهی همسر و فرزند و گاهی مال
گاه قدرت و جایگاه و گاهی حال
حالی که جز خدا نبیند کس
آنگاه رسد به لقای آن دادرس
باور نداشتند گروهی رشد وکمال
در هجرت است و جدایی از اموال
هجرت که حق شد ثمره اش بالحق
ناحق رهانیدن و رسیدن بر حق
رساندن انسانها به کمالات گاهی
مخاطره افکند آزمون کند راهی

آیه ۶-یُجَادِلُونَکَ فِی الْحَقِّ بَعْدَمَا تَبَیَّنَ کَأَنَّمَا یُسَاقُونَ إِلَى الْمَوْتِ وَهُمْ یَنْظُرُونَ

حق روشن و گروهی از آنان
مجادله میکنند با تو مسلمانان
چنان ترسیده اند که گویی آنان
سوی مرگ گشته اند روانه آنان
نابودی خود را نظاره میکیرند
ضعیف الایمان اند و دنیا گردند
گروهی ظاهربین و بی حوصله
مسیر جنگ گشته به مجادله
حق بود فرمان و حق دریافتند
اعتراض کردند ،خود را باختند

آیه ۷- وَإِذْ یَعِدُکُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَیْنِ أَنَّهَا لَکُمْ وَتَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذَاتِ الشَّوْکَةِ تَکُونُ لَکُمْ وَیُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَیَقْطَعَ دَابِرَ الْکَافِرِینَ

یاد آرید هنگامی را که خدا
وعده فتح گروهی داد به شما
یک گروه باشکوه و مسلح بود
دگری تجاری و غیر مسلح بود
گروه تجاری را تمایل کردید
تاراجشان کند و معاد برگردید
خواست ثابت صدق کلمات
برکَند بیخ و بن ریشهِ ظلمات
واقعه ی جنگ بدر را به یقین
محقق کرد خدا به اهل یقین
دو کاروان به سوی شما آیند
یکی مسلح و تجاری دگر آیند
هر دوی آنها وعده اند به شما
یکی انتخاب کنید دقیقا شما
سنت رب العالمین برای تربیت
دو گزینه قرار دهد به تربیت
یکی سخت و دیگری آسان
حکمت آزمون کند یقین انسان
بهترین کارها چو سخت ترین باشد
حکمت حقترین نیز اینچنین باشد
خیر الامور اهمزها
سنت الهی برای انسانها
انتظار رب از بندگان خاص
انتخاب مشکلها سوی خواص
جهد چیزی دست آورند انسانها
ارزشمندتر شوند نزد آنها
یک شب آرزو رساندن انسانها
کلمه ای نیست بیش رب آنها
اقتضای حکیمانه حکیم جهان
سختی آزمون کند خدای جهان
اراده کرده حق مححق شود خدا
حق ،حق ارداه کند به آزمون ما
غروب کننده ای را ثبت نکند خدا
افول و طلوعی نباشد بر او روا
حق ثابت است و وجود خدا ثابت
ناحق افول و حق تا ابد ثابت
خواست خداست بدهیهای بشر
نابود شوند به حکم خدای بشر
حسادت و بخل وحرص و کینه توزیها
شرک باطل وجود است نه پیروزیها
حکم دین و رسول به ما این است
اراده کنیم آنی اراده حق آن است
متقی آرد و انسان به ایمان است

آیه ۸-لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ

حق را محقق کنیم و پایدار
باطل را محو و ناپایدار
خوش نیاید یقینا بدکاران را
حق اسلام است و مسمانان را
دلداری دهد دلدار جهان
نبی گرام و پیروان آن
حق پیروز و باطل بر فناست
اسلام برجاو طاغوت درفناست
ظهور قائم مژده ی عادل
لیحق الحق و یبطل الباطل

آیه ۹-إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجَابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدُّکُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ مُرْدِفِینَ

خاطر آورید زمانی را که
شدت ناراحتی در میدان بدر
کمک میخواستید از پروردگار
پذیرفت دعایتان کردگار
لشگری فرستادتان رهسپار
هزار فرشته پشت سر هم
منظم و باشکوه کنار هم
فرود آورد به یاریتان
اجابت کننده یقین خدایتان
گروهی اندک زمان کوتاهی
استغاثه کردند به درگاهی
اجابت کرد فورا خدایتان
لشگری فرستاد ز فرشتگان
ایمان ضعیف داشت مگر نه علی
فرمانده ی آنان بود و شد وَلی


آیه ۱۰-وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَىٰ وَلِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُکُمْ ۚ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ

امداد شما وسیله ی ملائکه
بشارت آرامش بود نه غلبه
احدی را نکشند اند ملائکه
قوت قلب ها شدند ملائکه
رعب و وحشت ایجاد کنند کفار
نه برای از بین بردن کفار
غلبه و نصرت با خداوند است
یاری رسان واقعی بنده است
کثرت و شوکت لشگر دشمن
پیروز باید می شدند آنان
شکست خوردند و شدند مغلوب
نصرت حق بود که شدند مغلوب
کمال قدرت و حکمت خدای جهان
یاری رساند یقین به مومنان
با دیدن ملائک شدید خوشحال
اوج غربت ماست بدانید حال
ستایش ما و ضعیف الایمان
تکیه کردید به ملائک مان
نبودند امثال علی در بدر
یقینا مغلوب میشدید در بدر
ایمان و اعتقاد راسخ امثال
غالب شدید و کنون خوشحال
توکل کنندگان حقیقی ما
دائم الغالبند تا ابد بر جا
شکست خورند پیروزند آنان
فاتح شوند فیروزند آنان
رضا به رضای خدا و تسلیم اند
فرمانبرند فرمانبران تکریم اند
چیزی ندارد ز خود بی چیزند
بی چیزان ما جهان را چیزند

آیه ۱۱ إِذْ یُغَشِّیکُمُ النُّعَاسَ أَمَنَةً مِنْهُ وَیُنَزِّلُ عَلَیْکُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ وَیُذْهِبَ عَنْکُمْ رِجْزَ الشَّیْطَانِ وَلِیَرْبِطَ عَلَىٰ قُلُوبِکُمْ وَیُثَبِّتَ بِهِ

بیافکندیم خواب را بر شما
که آرامشی بود از ناحیه ما
فروفرستادیم آبی از آسمان

پاکیزه گردانیم با آن شما
بزدایید پلیدیهای شیطان را
محکم و استوار کنید دلها را
قدمهایتان را استوار کردیم
خوف ز دلهایتان جدا کردیم

کفار بدر قبل از مسلمانان
چاه آب رسیدند بدر آنان
زمین خشک و ریگزار ماندند
لشگر کم شمار مسلمانان
بعد از زمان اندکی مسلمانان
دچار تشنگی شدند لشگریان
محدث و جنب شدند همگی
وسوسه ِشیطان دچار همی
سست کرد دلهای آنان را
دچار شکست کرد آنان را
فرمانده ی ارشد لشگر
که بود خدای آرامشگر
فرمان داد به ابرهای بالا
باران فرو ریزند بر سرها
بارید و تطهیر شدند آنان
سیراب و پاکیزه مسالمان
ریگزار شد سرزمین سنگ
اردوگاه کافران لغز رنگ
اسبان فرو شدند گل و لای
مومنان آزاد و گشتند جای
سخن گهر بار و دُر علی
پهلوان جهانیان و وَلی
آب آسمان بسی شنیدنی
تفکر آیید و تعقل کردنی
بیاشامید آب آسمان مردم
حقیقتا که پاک میکند مردم
دفع درد و بلای حسمانی
داروی پرمحتوای ربانی
فرموده از نبی چنین امرست
متین و مبرهن و دانشمندست
تعلیم دهم به شما دارویی
محتاج طبیبان نگردید گویی
جبرئیل تعلیم آن داده مرا
تعلیم دهم علی آن همه را
ماه نیسان رومی به میان
آب باران گیرید از آسمان
سوره حمد و آیت الکرسی
سوره توحید و سوره فلق
سوره کافرون و سوره علق
هفتاد مرتبه خوانید در آن
کل دردها را شود آن درمان
الله اکبر نیز هفتاد بار
لا اله الا الله هفتاد بار
صلوات محمد و آلش را
هفتاد مرتبه کنید یادش را
هفت روز صبح و عصر نوشید آن
قسم به خدایی که مرا داد جان
جبرئیل گفت که حق عظیم
وعده کرده شفاء کل الیم
آسمان در باطن همان رسول
آب آسمان یقین وصی رسول
هر که را حب علی دل باشد
پاک و پاکیزه و طاهر باشد

آیه ۱۲-إِذْ یُوحِی رَبُّکَ إِلَى الْمَلَائِکَةِ أَنِّی مَعَکُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِینَ آمَنُوا ۚ سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ کُلَّ بَنَانٍ

هنگامیکه پروردگارت به ملائکه
وحی نمود گفت با شماییم ملائکه
ایمان آورندگان را کنید استوار
ثابت قدم و مهیا کنید پیکار
انقریب که دلهای کفرورزان
ترس و وحشت افکنم شوند لرزان
گردن هایشان را بزنید فرشتگان
قطع کنید همه را سرانگشتان
آنگاه که میان بدریان حضور یافتید
قوت قلب مومنان را باز یافتید
امیر وجود آدمیان قلب است
ناارام گردد آدمیان هنگ است
نگران شود قلب یک انسان
عاجزند اعضای بدن انسان
دور کرد خوف ز قلب مومنان
خوف گرفتار گشتند دشمنان
تعلیم تاکتیک جنگی دهد خدا
فرشتگان و انسانها یقین خدا
دلهای کفار که وحشت افکندم
توان هایشان را زائل کردم
عاجز و درمانده شدند میدان
اقدام کنید و هجوم برید آنان
اعظم سر و اسفل انگشتان
سرشان فکر و قدرت انگشتان
مختل کنید که شوند درمانده
خوف گیرند وگردند فرومانده

آیه ۱۳-ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ وَمَنْ یُشَاقِقِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ

نزول ملائکه و قتل عام قریش
عداوت خدا و رسول بود قریش
اصرار بر شرک و تکذیب رسول
جنگ نبی و معاندت دین رسول
محققا سخت وشدید عقاب ما
خصم با احمد همانا خصم ما
ضرب اعناق و انامل قریش
سبب کفر ورزی بود قریش
آزار و اذیت مکه قانع نشدند
روانهِ جنگ با رسولخدا شدند
سوی مدینه راه افتادند قریش
قلع و قمع کنند مسلمین را قریش
اسمی نماند از احمد و دینش
عداوت داشتند و بودند کینش
در مناجات احمد با خدای خود
استغاثه میکند از خدای خود
عرض میکند که پروردگار جهان
مغلوب شوند گر قلیل مسلمانان
ابدی روی زمین نخواهد بود
عبادت کند تو را خدای جهان
جدا شدند از تو و رسولت اینان
جدا کن زمین تو اینان جانان
پذیرفت دعای رسول مننان
فرستاد ملائک ادب کنند انان
جدا شود کسی از خدا و رسول
عذاب پذیرفته خود خدا را قبول
دنیا و اخرت عذابشان کنیم
سردرگمی ها دچارشان کنیم

آیه ۱۴-ذَٰلِکُمْ فَذُوقُوهُ وَأَنَّ لِلْکَافِرِینَ عَذَابَ النَّارِ

بچشید عذاب دنیا ز اعمالتان
دست رنجتان است و کردارتان
عذاب آخرت مهیایتان
ز اعمال و رفتار و کردارتان
قتل و اسارت و ذلت دنیایی
اندک است و سهل در عقبایی
مختصر عذاب شدید در دنیا
آتشی مهیاست برایتان عقبا

آیه ۱۵-یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا زَحْفًا فَلَا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبَارَ

حالت تهاجم نزدیکتان شدند کفار
روی نگردانید و فرار کنید از کفار
اهل ایمانید و تحت الحفظ ما
خوف دارند کفار ز ایمان شما
فرار ز جهاد ممنوع شد حکم خدا
لشگریان خدا را پشت کردن ناروا
خوف نگیرید ز جماعت و اسباب
درون پوچ اند و یقین بی ارباب

آیه ۱۶-وَمَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفًا لِقِتَالٍ أَوْ مُتَحَیِّزًا إِلَىٰ فِئَةٍ فَقَدْ بَاءَ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ ۖ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ

هر کسی هنگام جنگ با دشمن
پشت کند و فرار کند از دشمن
مگر آنکه تاکتیک جنگی شود
هدف غافلگیری جنگی شود
قصد پیوست گروه دگر باشد
حمله ی مجددی به کار باشد
ظاهر به فرار و باطن به جهاد
تک تازی برون جمع به جهاد
مصالح ارجحی روان کند
کید دشمن آید و آن کند
استثناعات جهاد اکبر است
یقینا نزد ما ارجح تر است
فرار کنندکان را گرفتار خشم
به دنیا و عقبا مجازات سخت
گناه کبیره است و دنیا به حد
در عقبا به دوزخ چه جایگاه بد

آیه ۱۷- فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ ۚ وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ ۚ وَلِیُبْلِیَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ

شما نکشتید کفار را مومنان
خدا کشت آنان را نه مومنان
تیر نیافکندی تو آنان را احمد
پرتاب خدایت بود یقین احمد
اذن مومنان خوشی بیازماییم
شنوای داناییم ،چنین آزماییم
مشتی شن با دست معمولی
اصابت نه همگان جز یداللهی
افعال بسیاری که محقق گردد
سبب خداست چنین میگردد
شما مباشرید و سبحان سبب
فاعل خدا شما مسبب سبب
به احمد که گوئید سببها منم
دگران پس چرا کنند منم منم
موفقیت های نصیب مومنان
یقینا آزمونی شود بر مومنان
حَب و حُب خدا گر دلی افتد
چشم دل غیر خدا نمی افتد
حب محمد و حب آل علی
دام انداختن قلوب خدای ازلی
حرمت مومن ز حرمت بیت الله
ارجح تر نزد خدا و رسول الله
مقام فنای افعالی دارند مومنان
نکنند فعلی مگر خدای مومنان
گره گشایی کند سائلی مومن
ظاهر او ، باطن خدای مومن
مظاهرش جلوه کند خدا کارش
مظاهر اویئم و نشان افعالش

آیه ۱۸-ذَٰلِکُمْ وَأَنَّ اللَّهَ مُوهِنُ کَیْدِ الْکَافِرِینَ

سرنوشت مومنان و کافران
قرار این بود که دیدید آن
سست کنندهِ نیرنگ کافران
قطعا خداست ای متقیان
تضعیف کننده نقشه آنان
خداست یقین ای مومنان
باشید و نباشید شما قطعا
ذلیل کنیم مشرکان را حتما
بندگی کنند یا نکنند انسانها
باشد گروهی بندگی کنند آنها
نقشه ی کافران را به طروق
نقش بر آب کنیم به طریق
برملاء کنیم اسرار درون
رعبی افکنیم آنان اندرون
تفرقه افکنیم در میانشان
درگیر خود شوند و کارشان
نقض اراده کنیم آنان را
لرزه اندازیم دل آنان را

آیه ۱۹-إِنْ تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جَاءَکُمُ الْفَتْحُ ۖ وَإِنْ تَنْتَهُوا فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ ۖ وَإِنْ تَعُودُوا نَعُدْ وَلَنْ تُغْنِیَ عَنْکُمْ فِئَتُکُمْ شَیْئًا وَلَوْ کَثُرَتْ وَأَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ

نصرت حق طلب داشتید مشرکان
اذن پیروزی داشتید از خدایانتان
پیروزی آیین حق محقق گردید
ایمان آورید آنچه طلب میکردید
باز ایستید از مخالفت آیین حق
نکنیدعداوت با خدا و رسول حق
بهتر است حالتان که برگردید
حق در ایید و حق گرا گردید
باز گردید دشمنی و مخالفت
باز گردیم یقینا به مقاومت
افزون تر شود نفراتتان بازهم
نکند از عذابتان چیزی کم
قطعا با مومنان است خدای جهان
تحت الحفظ اویند ایمان آورندگان
ابوجهل در روز جنگ بدر
طلب پیروزی میکرد از جنگ بدر
خدایانشان را چنین میگفت
فریاد میزد و به کین میگفت
دین ما کهن تر است خدایان ما
جدید است دین محمد الاهان ما
هر دینی که نزدتان محبوتر است
رضایتتان بدان محقق تر است
اهل آن دین را یاری کنید امروز
به غالب در آیند و گردند فیروز

آیه ۲۰-یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَوَلَّوْا عَنْهُ وَأَنْتُمْ تَسْمَعُونَ

ای کسانی که ایمان آورده اید
خدا و رسولش اطاعت کنید
سرپیچی نکنید فرمانهای رسول
حق گوئید جز حق نگوید رسول
روی نگردانید و یاریش کنید
حق شنوید و حقداریش کنید

آیه ۲۱وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ قَالُوا سَمِعْنَا وَهُمْ لَا یَسْمَعُونَ

نباشید چو کسانی که به ریا
گفتند شنیدیم سخنان خدا
حال آن که به حقیقت گویند
نمی شنوند و دروغ میگویند

گروهی ادعای مسلمان دارند
به محمد و کتابش ایمان دارند
گروهی شیعه و ظاهر به عزا
اثنی عشری اند و دائم به دعا
آثاری در اعمال ندارند اینان
ادعای کذب و منافقانند اینان
سماع فهم داریم و سماع غفلت
فهم حق و غفلت همان ذلت
سماع غفلت غافلانه بشنوند افراد
مورد توجه قرآن نیستند این افراد
سماع فهم شد مخصوص مومنان
سماع غفلت یقین مخالفان
تسلیم و اطاعت نشان سماع فهم
ریا و تظاهر وضدیت به غیر فهم
زبان اقرار به قبول و تظاهر دین
عمل اسرار به کفر و مخالف دین
اهل خبره گر دیدند چنین افراد
قابل ندانند شهادت چنین افراد


آیه ۲۲- إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِینَ لَا یَعْقِلُونَ

بد ترین جنبندگان نزد ما اینانند
کرانِ شنیدن و لالان گفتن حق اند
تعقل نمی کنند و بی اندیشه اند
بی ادراکان نزد ما و بی ارزش اند
بکار نبرده انسان و جنبنده فرموده
اشغالگران زمین و ناپسندشان خوانده
میان مردمان به زرنگی محسوب اند
نزد مالک هستی به اهل مغضوب اند
معامله می کنند و شاهد می گیرند
حق را ناحق و به ناحق می گیرند
بی خانه می کنند و مدارک دارند
قسم می خورند و شاهد هم دارند
غافل از اینند که شاهد اصلی
ثبت شان کرده نامشان هستی


آیه ۲۳-وَلَوْ عَلِمَ اللَّهُ فِیهِمْ خَیْرًا لَأَسْمَعَهُمْ ۖ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّوْا وَهُمْ مُعْرِضُونَ

پذیرش و هدایتی بود در آنان
خیری آنان میدید خدای جهان
یقینا آنان را شنوا می کرد
به حقایق و معارف بینا میکرد
لج بازی و عنادی که آنان دارند
باز اغراض کنند و روی گردانند
اجباری بود هدایت انسانها
تفاوت نبود آنها و حیوانها
اختیار است که مقام میدهند
عنایت خاص و الهام میدهند
به جایی رساند بشر را خدا
به سجده در آرد ملائک خدا
ولی حیف انسان بحبس هوا
گرفتار نموده خودش را بجا
و گاهی به پستی رسد آن قَدَر
که حیوان شرف دارد او را قَدَر


آیه ۲۴-یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُمْ لِمَا یُحْیِیکُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ

ای اهل ایمان و اهل خدا
و هنگامی که ما و نبی ما
حقایقی دعوت میکنیم شما
حیات معنوی می بخشیم شما
اجابت کنید و اطاعت شما
بدانید میان دل آدمی
به حائل به مانع خدا همدمی
و هادی شود که انسان کند
پذیرای حق و غیر رد کند
حقیقت را حق و باطل فنا
و رجعت در آیید بسوی ما

به کوهها بنگرم کوهها تو بینم
به جنگل بنگرم آن جا تو بینم
به مورچه بنگرم بازهم تو بینم
به خورشید بنگرم جز تو نبینم
به سلول و به اقیانوس و ماهی
به هرجا مینگرم علم الهی
محمد بی تو هیچ و با تو معراج
علی هم گشته عاشق دیده معراج
به هرکس رو کنی دیوانه گردد
به شمع مانی و او پروانه گردد
تمام قلب فرزندان آدم
دو انگشت تو اند سبحان عالم
یک انگشتت شد انگشت جمالی
دگر انگشت تو گردید جلالی
دل انسان محجوب نیست خدایا
در اوج قرب تو گردیده بر پا
قلوب با ارزش اند دست خدایند
جمال اند و جلال اند و جوارند
سپاریم قلب خود را مالک حق
امانت داده برگردانیمش حق
قلوب مومنین یک لحظه هفتاد
بچرخد طبق دستورات استاد
منافق قلب او هفتاد سال ماند
نچرخید او که عصیان کرده استاد


آیه ۲۵- وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّةً ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ

گناه و فساد و عصیان گری
امربه معرف و نهی از منکری
رواج گردد میفرستیم عذاب
بپرهیزید سخت گیریم عذاب
نگردد عذاب خاص طغیانگران
رسد مومنان و رسد دیگران
ستمگر سبب ظلم و طغیانگری
به مومن سبب ترک احسانگری
بدانید خداوند سخت کیفر است
به کیفر رساندن همه برتر است

ضد گلوله نیستیم ای بنی آدم
با گلوله ای یقین شویم بی دم
ویروسی و انگلی شود غالب
درگیر کند طالب و بی طالب
فلان کس ربا میخورد ما را چه
فلانی سگ پرستد شما را چه
نیست چنین کاری در حکمت حق
همه مسئول اند نه گروهی حق
بر سد آبی که همه می نوشند
سمی یا مهلکی را کسی ریزد
همه در هلاکت اند حتی گیاه
چنین مثالی است یقینا گناه
طاعون بیاید همه درگیرند
مبتلایان آن یقین می میرند
تعقل کنیم و اندیشه آییم
یا گنهکاریم یا بی اصلاحیم
هر دو صورت ماهم گرفتاریم
پس یقینا اصلاح نیاز داریم
هم کتابش هست هم مفسرها
هم چراغ و هم راهنمایی ها
گر تمسک جوئیم یقین آنها
صالح و سالم می شویم ماها

آیه ۲۶- وَاذْکُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِیلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِی الْأَرْضِ تَخَافُونَ أَنْ یَتَخَطَّفَکُمُ النَّاسُ فَآوَاکُمْ وَأَیَّدَکُمْ بِنَصْرِهِ وَرَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ

یاد آرید زمانی که اندک بودید
خوار و ذلیل و مستضعف بودید
ترس ربایش مردمان داشتید شما
نصرت و یاری داد خداوند شما
تایید کرد و طیبات نمود روزی
شکر گزارید شاید زین پیروزی
مظلوم یقینا غیر مغلوب است
مغلوب نشد علی مظلوم است
معیار مظلومیت فقط عدل است
حق و عدالت و تقوا و عقل است
قیام کند کسی در مقابل عدل
ظالمست ولو شکست خورد از عدل
حق و عدل گر با کسی باشد
مقاومت هم کند مظلوم باشد
ولو پیروز شود او بر ظالم
مظلوم است و غالب شده بر ظالم
مظلوم غیر مقتول و ظالم شود قطعا
غالب جمل علی و باز مظلوم محققا
طلحه و زبیر مغلوب و ظالمند آنان

غالب هم بودند ظالمند یقین آنان
عدل ز عادل گرفتن و حق ذیحق بردن
ظالم ظلم کرده و حق را به ظلم بردن
حق با علی بود و عدل با علی
حق را گرفتند و مظلوم شد علی
اولین و آخرین مظلوم جهان
جز علی هیچ احدی را ندان
دروازه ی علم و وصی پیغمبر
فاتح خیبر و همشنین پیغمبر
راوی عدل و پهلوان بی همتا
بنده ی تسلیم مطلق یکتا
سرباز بدر و امیر ملائک خدا
پرچمدار رسالت و تکمیل کننده آنها
مفسر قرآن و دارنده باطن ها
امام و همام اجنه و انسان ها
صادق القول و پرهیزگار جهان
طرفدار حق و مرید مستضعفان
حامی عدالت و دشمن ستمگران
ناطق قران و امام پیامبران
اکمل دین و تکامل رسالت ها
ردا پوش و ردا دار رسالت ها
افتخار کائنات و سرور جهانیان
مظلومِ مظلومِ مظلومِ جهانیان


آیه ۲۷-یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِکُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ

ای کسانی که ایمان آورده اید
اهل ایمان و دین گرویده اید
با افشای سر و جاسوسی دشمنان
خیانت نکید خدا و ختم پیامبران
خیانت نورزید امانت میانتان
زشت و دانید زشتی کردارتان
نبی اکرم یهود بنی قریطه را
بیست و اندی حصر کرد آنها را
با بنی نضیر صلح کرده بود نبی
درخواست صلح کردند آنان همی
گفتند بنی قریطه به نبی خدا
باغ هایمان دهیم اختیار شما
آزادی مان قبالش صادر کن
آنچه مصلحت با باغان کن
شرط کرد نبی که قوم یهود
حَکَم کنند سعد معاذ را خود
قبول نداشتند نظر سعد را
ابولبابه در نظر بود آنها را
چون اموال و اولاد ابولبابه
نزد آنان بود و بنی قریطه
کاری نخواهد که خطر افتد
اموال و اولادش نظری افتد
اشاره کرد ابوالبابه گلویش را
فهماند نپذیرند حَکم معاذی را
گر معاذ را حکم کنید قطعا
به باد دهید سرهایتان حتما
دور شد بنی قریطه ابوالبابه
فهمید خیانت کرده ابوالبابه
آگاه شد به نبی خیانت کرده
سلب اعتماد و جنایت کرده
رفت مسجد النبی خود را بست
ستون مسجد و آنجا نشست
تصمیم گرفت تا قبولی توبه
ننوشد نخورد طعام ابوالبابه
مگر آنکه قبول کند خدا توبه
خدای رئوف و پذیرندهِ توبه
هفت روز و هفت شب در آنجا
نخورد و ننوشید ماند آن جا
بیهوش شد و بر زمین افتاد
وحی آمد که توبه قبول افتاد
خبر آوردند مردمان توبه را
پیام فرستاد نبی باز خود را
قسم باز نکنم خودم هرگز
تا باز نکند رسول نکنم هرگز
رسول آمد و باز کرد بندش
شکر ریز شد دل آمد قندش
گفت به رسول خدا ابولبابه
وارد نشوم محل گناه ابوالبابه
مگر آن که اموالم را تمام
انفاق کنم خدا و به امام
گفت احمد ثلت اموالت را
انفاق کن الباقی حالت را
انفاق کرد و شد ابولبابه
توبه پذیرفت رب ابولبابه


آیه ۲۹ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا وَیُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ۗ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ

ایمان آورندگان به خدا
پذیرندگان روز جزا
پیوسته باشید زپروای خدایتان
بینایی و بصیرت دهد برایتان
تشخیص حق و باطل کنید
حق گرائید دفع باطل کنید
محو کند گناهانتان را خدا
آمرزد خدایتان یقینا شما
ذوالفضل العظیم است خدایتان
افضلترینِ افضلان بُود خدایتان

مالک علوم جهانیان بُود خدا
معلم انبیاء و انسانها یقین خدا
مربی مطلق و تربیتش عالی
به حکمتست نه اوهام پوشالی
مغالطه ها علوم شیطانیست
نه عرفانی و نه ربانیست
فلان دانشمند فلان نظر دارد
انسان تدریجی و سلول نظر دارد
تاریخ ملیاردی نظر دهد عالم
آنچه درک ناقص کند علم عالم
همه مغالطه و علوم شیطانیست
نه فطرت و طینتهای انسانیست
علوم تجربی و علوم کیهانی
پر از درد و رنج گاهی انسانی
فلان دارو را که بشر میسازد
بروشور نوشته چه شر میسازد
عاقلانیست گوئیم علوم الهی
یقینا که هستند علوم شیطانی
فرموده مالک تقوا پیشه کنید
فرقان دهم و علوم ریشه کنید
تشخیص دهید بود و نبودها را
حق را و ناحق را و دروغ ها را
باید و نباید و شاید ونشاید
معیار نیست که ما کنیم باید
معیار و میزان و محک یقینا عقل
عقلی که مربی اش بود کل العقل
کدام شناگری بدون آموزش
به دریا رفته مانده در رویش
علوم و معارف و معرفت و عشق
معلمی باشدش که بفهمد عشق
هر کس دو کلاس سواد خوانده
نشسته پشت رل و علوم رانده
غایتش شده علوم زمانه ی ما
مهر شیطانی زده پیشانی ما
فلان روانشناس و روان کاوی
به شخص بیمار روان ساوی
فتوا دهد که علت آسیبش
که رسانده بر تو آسیبش
رابطه ی پنهانی شوی است
عکس آن که چنین گوی است
درمانت انتقام و پنهانیست
در رابطه ها و گرد میهمانیست
آنکسی را که دوستش داری
آغوش گیری و درمان سایی
این علوم ، علم عرفانیست
حقیقتا که علم شیطانیست
فرقانی را که خدا گفته
میزان است و هزاران نکته
چگونه باید بدست آزیدن
رسیدن به آن و عشق ورزیدن
نکات زیادی گفته در قرآن
نام دیگرش یقینا فرقان
فرستاده واضح خدا بر انسان
تفکر نیاز است و کمی ایمان

آیه ۳۰- وَإِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِیُثْبِتُوکَ أَوْ یَقْتُلُوکَ أَوْ یُخْرِجُوکَ ۚ وَیَمْکُرُونَ وَیَمْکُرُ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ

هنگامیکه کفر پیشگان قریش
نیرنگ میزدند به امین قریش
در اندازند تو را در زندان
قتل برسانند تو را آنان
اخراج کنندت از سر زمین
آینده نیز قطعا کنند چنین
جزای نیرنگشان را خدا
یقینا دهد ای رسول خدا
جزا دهنده ی نیرنگ زنندگان
خدای توست حاکم عالمیان
بیاد آر آنان تو ای مصطفی
تحت الحفظ مایی حبیب خدا

دائم النقشه کفار به مومنان
دائما مکر کنیم مکرشان کفار
نفس اماره نقشه کشد انسان
قتل دل به جهل شود آسان
دلی که از معارف خدا دور است
یقینا حامل دل هم کور است
انسانی که علم حق نمی داند
جهد و تلاشی نکرده نمیخواند
قطعا مرده و به اوهام زنده
دلی که نباشد به نور پاینده
جبرئیل آمد و پیغمبر گفت
نقشه دارند به قتل تو کفار
علی پوشید لباس پیغمبر
خفت به آرامی جای پیغمبر
آمدند و دیدند محمد نیست
پرسیدند که علی احمد نیست
گفت مگر نگهبان پیامبرم
نفهمیدند آنان معنی کلام
علی اولیای خدایی بود
وجودش تسلیم الهی بود
گفت نگهبان رسول که خداست
نیرنگتان گفت و احمد جداست
پیامبر و ابوبکر به غار رفتند
عنکبوت ها چنان آنجا تاریدند
ورودی غار را به تار خویش
احدی فکر نکرد درون خویش
ظاهر و باطن را چنان جور کرد
تار عنکبوتها یاغیان کور کرد
گمان به مکر خدا توانی نیست
ضعفی چو بشر چه داند چیست
توهم اند کفار با نقشه ها
سرگرم حیله ها و کینه ها
بر ملاء می شود و ناآگاهند
غافلند و از خدا بی اگاهند

آیه ۳۱-وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا قَالُوا قَدْ سَمِعْنَا لَوْ نَشَاءُ لَقُلْنَا مِثْلَ هَٰذَا ۙ إِنْ هَٰذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ

هنگام قرائت آیات ما بر آنان
گویند شنیدیم آیات این قرآن
مطلب فوق العاده ای نبودند آیات
گر خواهیم گوئیم مانند آن آیات
نیست جز افسانه ا ی ز پیشینیان
شنیده ایم امثال آیات ز پیشینیان
نقشه های پی در پی استکبار
مشرکان و اهل کتاب بیمار
وافر بود برای تکذیب رسول
گاهی به عرض و گاهی به طول
آزار و اذیت پیروان رسول
اخراج و کشتار یاران رسول
ترک تجارت و ترک مشایعت
بی حرمتی و دائم مزاحمت
کار ساز نشد و مکرشان باطل
بی نتیجه و مکرها بی حاصل
روی آوردند آنگاه جنگ فرهنگی
جنگ اعتقادی و تخریب دینی
مدعی شدند که مکتب رسول
آیات نازل شده به ختم رسل
افسانه ی پیشینیان است یقین
نه ادعایی به مکتب و به دین
شنیده ایم امثال این آیات زیاد
نباشند این آیات مگر بوده یاد
مبارزه طلبید خدا آنان را
مکرشان برملاء و خوار آنان


آیه ۳۲-وَإِذْ قَالُوا اللَّهُمَّ إِنْ کَانَ هَٰذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِکَ فَأَمْطِرْ عَلَیْنَا حِجَارَةً مِنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِیمٍ

دعوت رسول را که شنیدند آنان
زبان و حال و قال میفرمود آنان
دین حق که سوی پروردگار آورده ام
دین اسلام است که من اورده ام
حق است و جز آن حقی نیست
تحملش سخت و تعقل آنان نیست
گفتند تنها دین حق اگر این است
افسانه نیست و برترین دین است
سنگ بباران سر ما خداوندا
عذابی درناک کن ما خداوندا
دچار کن عذابهای گوناگون
بسوزان آنچه داریم به پیرامون
آنانکه منکر قرآن و نااهل اند
طالب کیفر یقین بی عقل اند
جای رحمت ز رحمت العالمین
خواری طلبند ذلت الظالمین
آنانکه که مومنند و اهل یقین
انیس قرآنند و راهی دین
رحمت طلبند ز رب العالمین
قوم رحمتند و در عالم برترین
اهل رحمت طلب رحمت بر دگران
خاص مومنان است نه ذلت طلبان
تعجیل عقوبت نماد بی عقلیست
نکند اجابت که مالک عقلیست
فورا اجرای حکم کن نشانِ جمود
بی حکمت نکند معبودمان محمود


آیه ۳۳-وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِیهِمْ ۚ وَمَا کَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ

تا میانشان تو هستی امن اند
نکنیم عذابی آنان امن اند
مادامیکه آمرزش می طلبند
نکنیم عذاب استغفار طلبند

امتی تو و امت ها محفوظ
رحمت العامینی و آنان محفوظ
منافاتی با عذاب دنیایی
یا یقینا با عذاب عقبایی
ندارد با برخی که کافرند
مستحق العذابان برترند
آنگاه که این امت در آینده
بی استغفار و بر گناه پاینده
آنگاه عذاب فرستیم آنان را
چو پشینیان فرسادیم آنان را
نهج البلاغه علی فرموده
دو امان خدا یقین فرموده
یکی احمد و یکی استغفار
که نبی رفت و ماند استغفار
مواظبت کنید از استغفار
دچار نشوید عذاب استکبار
که استغفار همان اسلام است
توبه و تسلیم برترین آن است
تا مکه بود پیامبر بود آرامش

هجرت به مدینه سلب آرامش
جنگ های فراوانی نازل شد
آرامش رفت و ترس حاصل شد
خود اقدام و خود شکست خوردند
زنده آمدند و بدر جسد بردند
فتح مکه شد عظمت اسلام
تاویل و تفسیر آیات حق قرآن
ندای اذان شد شعار حزب الله
سقوط بتان شد عزای بی الله
محمد رحمت شد دینش رحمت
به هرجا درآمد ندید کسی زحمت
آنگاه رسول مهمان این دنیاست
جانشین من و رحمتم بر جاست


آیه ۳۴- وَمَا لَهُمْ أَلَّا یُعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَهُمْ یَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَا کَانُوا أَوْلِیَاءَهُ ۚ إِنْ أَوْلِیَاؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ

چرا مجازات نکند آنان را خدا
ممانعت می کنند موحدان ما
وارد مسجد الحرام نشوند آنها
سرپرستشان نیستید یقینا شما
تولیت بیت الحرام شایستگانند
موحدان و متقیان و پرهیزگارانند
ناآگاهند اکثریت شاءن این مکان
بی تقوایان نرسند تولیت آن

گروهی از اعراب جاهلیت
طواف میکردند کعبه بی عفت
لخت مادر زاد می شدند آنان
نعره کشان دست میزدند آنان
عبادت نهادند نام این اعمال
جاهلان بت پرست بی اعمال
زمانی که رسول مکرم ما
جنب حجر الاسود به سوی ما
مقابل کعبه و بیت المقدس
عبادت میکرد خدای بی نقص
دو تن از مردان طائفه ی سهم
طرفین رسول می شدند نافهم
صحیه میکشیدند و کف میزدند
عبادت رسول مشوش میزدند
چون نماز وعبادت آن جاهلان
زشت و دون بود چو خدایانشان
مستحق عذاب اند پس بچشند
زشتی اعمالشان که نمی چشند


آیه ۳۵- وَمَا کَانَ صَلَاتُهُمْ عِنْدَ الْبَیْتِ إِلَّا مُکَاءً وَتَصْدِیَةً ۚ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ

نماز خواندن و عباداتشان خانه ی خدا
سوت و کف زدن بیش نیست خانه ما
کفری که ورزیدید بچشید عذابش را
حرمت شکنان مستحق اند عذاب ما
کف زدنها و رقصهای امروزی
شکلهای تازه ی افعال دیروزی
اختلاط نامحرمان بنام مولودی
اندیشه آییم فرموده غافل بودی
کی گفته خدا زنان گروهی خواندند
در مجلس مردانه که قرآن خواندند
کی گفته به آهنگ در آرید قرآن
یا جمع شوید و در مکانی شعبان
آیین بسرائید و به کف ها مشغول
مردان و زنان را بکنید خود مقبول
اینگونه علی بود و مگر فاطمه بود
یا زینب کبری و حسین اینگونه بود
تحریف شدیم و به تحجر رفتیم
غافل شده ایم و به غفلت خفتیم
بیدار شویم تا نشدیم خواب عمیق
بیدار شدن را که نشاید ز عمیق


آیه ۳۶-إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِیَصُدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ ۚ فَسَیُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَکُونُ عَلَیْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ یُغْلَبُونَ ۗ وَالَّذِینَ کَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ یُحْشَرُونَ

به یقین کسانی که کافرند
کفر پایبند و شرک باورند
هزینه میکنند اموالشان را
باز دارند راه حق مردمان را
جلوگیری از گسترش اسلام
خرج کنند اموالشان را تمام
حسرت و ندامت دچار خواهند شد
خواهند دید حق پایدار خواهد شد
ثروت ز ید برون و اسلام گسترش
حسرت درایند ،خود کنند سرزنش
مغلوب میگردند آنگاه مستکبران
گردآوری خواهند شد دوزخ کافران
رهسپار میشوند سوی جهنم جمعا
انفاق بغیر ما عذاب است مطمعنا
صرف اموال در راه این اغراض
ظلم و فسق و پلید، حق اعراض
سعادت نرسانند یقینا به کسان
هدر دادن اموال مدد به ناکسان
کمکهای مالی استکبار به اسرائیل
غالب کنند به حزب الله اسرائیل
اوهامی بیش نیست طبق این آیه
ایمان غالب است مغلوب سرمایه
ضد اموال نیست یقینا اسلام
مالک الاملاک است خدای اسلام
ایمان و تقوا و توکل و اموال
سفارش دین و احسن الحال
انفاق عالی و گاهی بسی رذل است
قرب حق تعالی و غیرحق فضله است
فضله هم نجس و انفاقشان شد پست
آرامش نبیند اسرائیل حزب الله هست
خدیجه انفاق مال و برتر زنان
ابولهب انفاق و شد هیزم بران
داد فی سبیل الله شد حزب الله
داد حزب الشیطان ماند لعنت الله

آیه ۳۷-لِیَمِیزَ اللَّهُ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ وَیَجْعَلَ الْخَبِیثَ بَعْضَهُ عَلَىٰ بَعْضٍ فَیَرْکُمَهُ جَمِیعًا فَیَجْعَلَهُ فِی جَهَنَّمَ ۚ أُولَٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُون

بگو احمد به کسانی که کافرند
باز ایستند کفر اسلام روی آورند
گناهان آنان چو جنگ با نبی
منع مومنان ز راه خدای نبی
منع موحدان به مسجد الحرام
جهالت کرده اند آنچه قتل عام
مژده بخشایش ده آنان را
پاک و منزه کند گناهان را
گر به گناهانشان باز گردند
ستم کنند و یاغیان گردند
بی شک سنت عذاب خدا
چو پیشینیان بر آنان روا
هلاکت رسانیم یقینا همه
که اندک بدنیا و عقبا غمه
برقراری قیامت و پاداش بهشت
خلقت جهنم و جزای کار زشت
عبث و بیهوده هرگز و با حکمت
نظام داده منزه ناظم و با حکمت

تمیز کند خوبان و بدان تمیز جهان
پاداش بفضل و کیفر به عدل بدان
نیست شاه جهان ما بیهوده گیر
متخصص سمیع و متخصص بصیر
آدمی باش و ز اهریمن مترس
اهرمن ترسد ز آدم پس نترس
ما ز افلاکیم و اکنون روی خاک
مدتی هستیم و برگردیم فلاک
دشمنی داریم بسی درنده خو
در حسادت بوده با ما بَدو او
چونکه دید ارجح نموده ما خدا
از خدا هم او حسادت کرد جدا
کبر ورزید و غرورش کرد پلید
رانده شد تا وقت موعود آن پلید
رانده و درمانده چیزی نیست دست
پس نباشید رانده را تسلیم و مست


آیه ۳۸- قُلْ لِلَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ یَنْتَهُوا یُغْفَرْ لَهُمْ مَا قَدْ سَلَفَ وَإِنْ یَعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِینَ

ای رسول رحمت و مهربان ما
کفر میورزیدند کسانی که ما
بگو دست بردارید گر کفرتان
می بخشد خداوند گناهانتان
گناهان سابق صغیر و کبیر
بیآمرزد همه، آفریدگار کبیر
گر کفر و عصیانتان باز گردید
کیفر پیشینیان دچار میگردید
کفر و عنادشان روی گردانند
تسلیم خدا و رسول ما گردند
عفو عمومی ما دهیم آنان را
پاک می کنیم سوء پیشنه ها را
کشتن مومنان و آزارشان
زنده گور کردن دخترانشان
پیروی ناصحیح از نیاکانشان
سوت و کف زدنهای عباداتشان
همه را میبخشم و رها میکنیم
بخشایشگریم بخشایشها کنیم
باز گردند باز به عصیانگری
ستم کنند و باز طغیانگری
رحمت دیدند و قهر ما بینند
آرزو کنند که کاش نمیدیدند


آیه ۳۹- وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلَّهِ ۚ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ بَصِیرٌ

بجنگید با کافران ای اهل ایمان
تا زمانی که فتنه گر نباشند آنان
در سراسر گیتی آیین خدا باشد
نه فساد نه ناامنی، آرامش باشد
باز ایستند از فتنه ان فتنه گران
باز ایستید نجگنید با فتنه گران
بصیر و آگاهیم به اعمالشان
نظارگریم دائما مکرهایشان

مبادا، امر مهم اقامه ی دین
کوتاهی کنید آب اهل یقین
بستیزید و تضعیف کنید کفار
رحم نکنند به مومنان کَفتار
کفرشان بشکنید مغرور نشوند
فتنه انگیزند گر غالب شوند
کافران براندازی نظام اسلام
تبعید و حبس و مصادره تام
شلاق و رنج وحشت و اعدام
هر طریقی توانند کنند اقدام
مبارزه کنید دست بر میدارند
ترس جانند و حبس دنیایند
ریشه کن کنید کفر حزب الله اید
غالبید و غالبانید و جند الله اید
تسلیم شدند و پناه آوردند شما
صلح در ایید و جنگ کنید رها
دین صلح و آرامش بُود اسلام
تسلیم مکلف نه قتل عالم اسلام


آیه ۴۰- وَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَوْلَاکُمْ ۚ نِعْمَ الْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ النَّصِیرُ

اعراض کردند و کفر برگشتند
مهیای جنگیدن با شما گشتند
با اطمینان کامل به یاری ما
آماده جنگ شوید شما با آنها
بهترین سرپرستان و یاور خدا
برگزیند کسانی ولایت ما
نصرت و مددهای ما شد کثیر
نعم المولی و نعم النصیر
اعراض کردند از قبول حق
خود حق پنداشتند شما ناحق
باز نایستید معاندت با آنان
طاعت در آیید خدای سبحان
یاغیان دیانت حق آن سبحان
طاغیان شریع نبیه و قرآن
با آن همه حشمت و سطوت
محو و فنا شدند و فرطوت
غلبه موالیان دین مبین
شهدا ء کبیر حق الیقین
اندک زمانی شدند عالمتاب
کو ابوجهلان جهالت خواب

ومن الله توفیق :

تقدیم به پاسداران حریم احکام الهی....

پایان جزء نهم[ حزب ۳۶] ۳۱ خرداد ۱۴۰۱/ طبیب حافظ کریمی

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 98 نفر 192 بار خواندند
امیر عاجلو (01 /04/ 1401)   | حافظ کریمی (03 /04/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (01 /04/ 1401)  
تعداد آرا :1


نظر 1

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا