قسم به ربی که جانم از اوست
روح و روان و توانم از اوست
دست و پا و چشم و گوش و دلم
آیت است و یقین نشانی از اوست
قسم به ماه و روشنایی ناهید
قسم به کوه و قسم به چشمهِ رود
قسم به سجدههای مهدی ابنِ علی
قسم به دیده و آنچه ندیدم و بود
بیزارم از تو ای ابلیس لعین
پر از غروری و کینه ای پر کین
ترس ز سجده داری سجده کنم
فریب دادی مرا یقین توبه کنم
برتر از تواَم و باید سجده کنی
خاک افتی و ز ترس گریه کنی
بی خبر نیستم که درمقابل من
سجده نکردی و شدی دشمن من
طینتم پاک و روحم از حق است
کالبدم ضعف و طعمه پست است
حسودی و حسادت کنی تو مرا
برتر و سرتر نمی بینی آیا مرا
لعن کرده تو را خدای جهان
راند درگاهش و گشتی زیان
بی کسی و دنبال کسی چون خود
سودی که آخرش سودیش بیخود
جایی بودی که دنیا مقابل آن
برکه آبی کی توان دریا خوان
دریا رانده و برکه ی آب مانده
عاقلان نگویند سود رساننده
آنان که مطیع و فرمان تو اند
چون تو اَند که در توان تو اند
چون تویی را اطاعت یکتایی
نه سِزد و نه لایقست یکتایی
رانده با رانده و مانده با مانده
نیک و بد باشد اختیار خوانده
حاکم جسمم شوی گهی پستی
فاقد روحی و روح ما هستی
هست و پستی هرگزا یکسان نیست
صِفر را جاهلان هم نگویند بیست
صفرِ اعدادی بی پس و بی پیش
زهر اهلاکی طینت و کین ریش
جسم من صفر است با پس با پیش
پس به پس یا پش از تو هستیم بیش
پس ما ایمان و پیش ما توبه
پس تو کفران و پیش تو تیره
سجده کن حافظ رمز پیروزی است
سجده بر یزدان عین بهروزی است
ترس وافر دارد از آن شیطان
سجده کن بر رب سجده خوان قرآن
۱۳ تیرماه ۱۴۰۱/ طبیب حافظ کریمی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 14 تیر 1401 23:44
!درود
حافظ کریمی 15 تیر 1401 15:21
سپاس بیکران و هزاران درود