3 Stars

شیفته ی مِِی

ارسال شده در تاریخ : 19 تیر 1401 | شماره ثبت : H9421438

عشقبازی نه از اول به جهان کار من است
نه گناهیست که با این دل بیزار من است

تو که از درون و حال چو منی بیخبری
غم دل با کی بگویم تو نگویی خبری

ای که اندرز دهی عشق را ملامت گویی
تو نبودی و نگفتی به چه سان باخبری

تو برو کار خود اندیش که من مصلحتم
دل سپردم به آن کس که نداشتی خبری

عهد کردم که جانم به فدای تو کنم
اگر این عهد به پایان نبرم بی خبرم

من به جز تو کسی را نگرفتم به دلم
شرط انصاف نباشد که نگویید خبرم

گر تو خواهی که مرا شیفتهِ مِی گردانی
گردِ عالم نگردم به مِی ای طوفانی

خاک پای تو که ای دوست همی یارم شد
تا بر آن سیرت پاکی ننشیند خاکی

روز عظمی و جزا دست من و دامن تو
تا بگویی که دلم را به چه سان آزردی

داور روز جزا تا به قضاوت گوید
مرحبا شاعر قرآن که لسان الحالی

حافظ از بخت بلندش به نگار دل خویش
بندگی کرده کنون نیست مکافاتی و ریش


۱۹ تیر ۱۴۰۱/ طبیب حافظ کریمی (لسان الحال)

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 72 نفر 146 بار خواندند
امیر عاجلو (19 /04/ 1401)   | حافظ کریمی (19 /04/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (19 /04/ 1401)  
تعداد آرا :1


نظر 2

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا