3 Stars

دلنوشته ای بر حزب (۱۱۷)قرآن ، قرآن کلام خداست....

ارسال شده در تاریخ : 09 امرداد 1401 | شماره ثبت : H9421689

[دل نوشته ای بر حزب ۱۱۷ آیات ۱ سوره مبارکه نساء تا ۲۹ سوره مبارکه تکویر]

110 الهم صل علی محمد و آل محمد:
سوره النبأ 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

عَمَّ یَتَسَاءَلُونَ ﴿۱﴾عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ ﴿۲﴾الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ ﴿۳﴾کَلَّا سَیَعْلَمُونَ ﴿۴﴾ثُمَّ کَلَّا سَیَعْلَمُونَ ﴿۵﴾أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا ﴿۶﴾وَالْجِبَالَ أَوْتَادًا ﴿۷﴾ وَخَلَقْنَاکُمْ أَزْوَاجًا ﴿۸﴾وَجَعَلْنَا نَوْمَکُمْ سُبَاتًا ﴿۹﴾وَجَعَلْنَا اللَّیْلَ لِبَاسًا ﴿۱۰﴾وَجَعَلْنَا النَّهَارَ مَعَاشًا ﴿۱۱﴾وَبَنَیْنَا فَوْقَکُمْ سَبْعًا شِدَادًا ﴿۱۲﴾وَجَعَلْنَا سِرَاجًا وَهَّاجًا ﴿۱۳﴾وَأَنْزَلْنَا مِنَ الْمُعْصِرَاتِ مَاءً ثَجَّاجًا ﴿۱۴﴾لِنُخْرِجَ بِهِ حَبًّا وَنَبَاتًا ﴿۱۵﴾وَجَنَّاتٍ أَلْفَافًا ﴿۱۶﴾إِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ کَانَ مِیقَاتًا ﴿۱۷﴾یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا ﴿۱۸﴾وَفُتِحَتِ السَّمَاءُ فَکَانَتْ أَبْوَابًا ﴿۱۹﴾وَسُیِّرَتِ الْجِبَالُ فَکَانَتْ سَرَابًا ﴿۲۰﴾إِنَّ جَهَنَّمَ کَانَتْ مِرْصَادًا ﴿۲۱﴾لِلطَّاغِینَ مَآبًا ﴿۲۲﴾لَابِثِینَ فِیهَا أَحْقَابًا ﴿۲۳﴾لَا یَذُوقُونَ فِیهَا بَرْدًا وَلَا شَرَابًا ﴿۲۴﴾إِنَّهُمْ کَانُوا لَا یَرْجُونَ حِسَابًا(۲۵) جَزَاءً وِفَاقًا ﴿۲۶﴾إِنَّهُمْ کَانُوا لَا یَرْجُونَ حِسَابًا ﴿۲۷﴾وَکَذَّبُوا بِآیَاتِنَا کِذَّابًا ﴿۲۸﴾وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ کِتَابًا ﴿۲۹﴾فَذُوقُوا فَلَنْ نَزِیدَکُمْ إِلَّاعَذَابًا ﴿۳۰﴾إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ مَفَازًا ﴿۳۱﴾حَدَائِقَوَأَعْنَابًا ﴿۳۲وَکَوَاعِبَأَتْرَابًا ﴿۳۳وَکَأْسًادِهَاقًا ﴿۳۴﴾لَا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا وَلَا کِذَّابًا ﴿۳۵﴾جَزَاءً مِنْ رَبِّکَ عَطَاءً حِسَابًا ﴿۳۶﴾رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا الرَّحْمَنِ لَا یَمْلِکُونَ مِنْهُ خِطَابًا ﴿۳۷﴾یَوْمَ یَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِکَةُ صَفًّا لَا یَتَکَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا ﴿۳۸﴾ذَلِکَ الْیَوْمُ الْحَقُّ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ مَآبًا ﴿۳۹﴾إِنَّا أَنْذَرْنَاکُمْ عَذَابًا قَرِیبًا یَوْمَ یَنْظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ وَیَقُولُ الْکَافِرُ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ تُرَابًا ﴿۴۰﴾

گروهی از کفار گفته اند ، محال است معاد
گروهی دگر ، گویند که بعید است معاد

برخی به مرددند ، افسانه گفته اند معاد
اندی که لجاجت اند، مستانه گفته اند معاد

شک و تردید قیامت یقین نشان کافریست
به مکرر گفته قرآن که قیامت به داوریست

ایمان به معاد میان مومنان جاری است
باور به معاد و یاری خدا ، ساری است

فصلِ ریزان و رویان اتفاقی نیست
حدوث سردو گرم که سرگرمی نیست

در آفرینش کوه ها دقیق نظاره کنید
به شب نِگرید و روز به چاره کنید

دور ریزید فکر باطل تعقل کنید هستی
بر حقایق استدلال کنید نه سرمستی

گر انسان رهایی دهد خود از لجاجت ها
چشم نظاره گر است به پند و عبرت ها

آفرینش ما و هستی بی حکمت نیست
زکاوت خالق است و بی علت نیست

جهان بی نظم نیست نظام بی نقص است
علت و معلول حاکم است کفر پست است

روز فرار و جمع وجدایی قیامت است
گروهها مختلف اند و روز شکایت است

شاکی خدا و شکایت شونده هم انسان
پرونده کامل است و چشم ها گریان


شاکی شاهد است و شکایت شده هم شاهد
مدرک باقی است و مدارک دهنده هم باقی

قاضی و شاهد و شاکی خدا بقیه متهم اند
او سوال کننده الباقی به پاسخ مکلف اند

زبانها ساکتند بی اذن سخن نمیگویند
به آن که سوال شده جز آن نمیگویند

فراز شما بنا شد آسمان هفت گانه
فرستادیم آب زمین برون کند دانه


فشردن ابرها در آسمان کار دستی ماست
اداره ی هستی به هستی از هستی ماست

زمین مرده که ز باران خدا می شود زنده
حی مردگان سخت نیست نطفه کرد زنده

قیامت مردمان به گروه های مختلف اند
سخن چینان به قیافه شکل میمون اند

حرام خواران به قیافه همچو خوکانند
ربا خواران چو سیب درخت آویزانند

خود پسندان به ظاهر،کران و لالالند
قضات ظالم به قیافه شکل کورانند

عالم بی عمل به جویدن زبان کنی ناظر
همسایه آزار ،بی دست و پا شود حاظر

بیم و امید چو پاداش و کیفر کنار هم اند
کیفر یاقی و پاداش متقیان کنار هم دهند

به ریز و درشت کارها یقین آگاهیم
احاطه به ثابت وباقی یقین ماییم

کتابت امورات رمز ثبوت و بقاست
به رحمت ماست که جهان برپاست

رستگاران بزرگ اند متقیان به یقین
رستگارشان کنیم در آن سرای برین

باغ ها و انگورها نصیبشان گردد
دختران دلربای هم نشینشان گردد

جام هایی سرشار نوشند و خوشی
بیهوده نشنوند، نه دروغ دلخوشی

پاداش الهی عطا و تفضل اوست
طلب نداریم از او که از کریمی اوست

پاداش و کیفر به عدل ست نه دلخواهی
میزان به عدالت است نه خود خواهی

هشدار کافران مهمتر از بشارت است
که ترحم به کافران تحمل جسارت است

دانه بخاک دهی خوشه پس می گیری
صد دلیل دهی کافر شانه پس میگیری

پس خاک برتری دارد به کافران ، پستند
آرزوی کنند قیامت ای کاش خاک هستند

سوره ۷۹ النازعات

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا ﴿۱﴾وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًا ﴿۲وَالسَّابِحَاتِ سَبْحًا ﴿۳﴾فَالسَّابِقَاتِسَبْقًا ﴿۴﴾فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا ﴿۵﴾یَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ ﴿۶﴾تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ ﴿۷﴾قُلُوبٌ یَوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ ﴿۸﴾ أَبْصَارُهَا خَاشِعَةٌ ﴿۹﴾یَقُولُونَ أَإِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِی الْحَافِرَةِ ﴿۱۰﴾أَإِذَا کُنَّا عِظَامًا نَخِرَةً ﴿۱۱﴾قَالُوا تِلْکَ إِذًا کَرَّةٌ خَاسِرَةٌ ﴿۱۲﴾فَإِنَّمَا هِیَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿۱۳﴾فَإِذَا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ ﴿۱۴﴾هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ مُوسَى ﴿۱۵﴾إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴿۱۶﴾اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿۱۷﴾فَقُلْ هَلْ لَکَ إِلَى أَنْ تَزَکَّى ﴿۱۸﴾وَأَهْدِیَکَ إِلَى رَبِّکَ فَتَخْشَى ﴿۱۹﴾فَأَرَاهُ الْآیَةَ الْکُبْرَى ﴿۲۰﴾فَکَذَّبَ وَعَصَى ﴿۲۱﴾ثُمَّ أَدْبَرَ یَسْعَى ﴿۲۲﴾فَحَشَرَفَنَادَى ﴿۲۳﴾فَقَالَ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلَى ﴿۲۴﴾فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَکَالَ الْآخِرَةِ وَالْأُولَى ﴿۲۵﴾إِنَّ فِی ذَلِکَ لَعِبْرَةً لِمَنْ یَخْشَى ﴿۲۶﴾أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا ﴿۲۷﴾رَفَعَ سَمْکَهَا فَسَوَّاهَا ﴿۲۸﴾وَأَغْطَشَ لَیْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا ﴿۲۹﴾وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِکَ دَحَاهَا ﴿۳۰﴾أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا ﴿۳۱﴾وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا ﴿۳۲﴾مَتَاعًا لَکُمْ وَلِأَنْعَامِکُمْ ﴿۳۳﴾فَإِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْکُبْرَى ﴿۳۴﴾یَوْمَ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسَانُ مَا سَعَى ﴿۳۵﴾وَبُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِمَنْ یَرَى ﴿۳۶﴾فَأَمَّا مَنْ طَغَى ﴿۳۷﴾وَآثَرَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا ﴿۳۸﴾فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِیَ الْمَأْوَى ﴿۳۹﴾وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى ﴿۴۰﴾فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوَى ﴿۴۱﴾یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا ﴿۴۲﴾فِیمَ أَنْتَ مِنْ ذِکْرَاهَا ﴿۴۳﴾إِلَى رَبِّکَ مُنْتَهَاهَا ﴿۴۴﴾

 دل بستگان دنیا چه مرگ سختی دارند
دل میکَنند به سختی ببین چه بختی دارند


آغاز پاداش و مجازات لحظه مرگ است
دل کندن از دنیا به بی دلان تنگ است

فرشتگان به امرخدا به وظایف مشخصند
تدبیر هستی از خداست به تدابیر مقدرند

گروهی به عذاب و سختی وَالنّازِعاتِ غَرْقاً
گروهی به شادی وآسانی وَالنّاشِطاتِ نَشْطاً

گروهی به جوالان امور وَ السّابِحاتِ سَبْحاً
گروهی به سبقت وظایف فَالسّابِقاتِ سَبْقاً

گروهی به تدابیر امر مدبر فَالْمُدَبِّراتِ أَمْرا
النّازِعاتِ ،النّاشِطاتِ السّابِحاتِ فَالسّابِقاتِ

دگرگونی نظام طبعیت نشان قیامت است
زلزله های پیاپی سخت زمان قیامت است

نهی از منکر اولاست که سراغ ریشه روید
ریشه به معروف شدآنگاه سراغ ساقه روید

موسی سوی فرعون شد، نه مردمان زمان
به درمان ز ریشه ماموراست نه مسکن آن

در شروع رسالتی ، ارتباط ز رهبران اولاست
تو بسوی فرعون شو که به مردمان مولاست

مایوس نشو در هدایت ، امید سرمایه است
گر مسلح نشد کسی به امید، بی مایه است

دعوت انبیاء جهتش تزکیه است به انسانها
مگر نه چوپ تری نیست بیش، نیاز حیوانها

جسارت در تسلسل ، گناه طغیان گری است
منیت قطره به اقیانوس عصیان گری است

گرد و غبارند طغیان گران غبار زداییم
چه بی بخارند عصیانگران بخار بباریم

نیاز کار بزرگ، ابزار بزرگ است فقط
بی فن شناگری به شط شی ، سَقط

تو گر به ادعای نبوتی معجزه بایدت
که سحرساحران کَنی دعوت نشایدت

تکذیب انبیاء از عصیانگریست بی قیدند
تهدید انبیاء از طغیانگریست در کیدند

به یقین که مستکبران به زانو شوند روزی
این وعده از خداست که محقق شود روزی

گذشته وسیله عبرت است نه سرگرمی
زمان سوار بر گذر است، پیاده سرگرمی

راه شناخت خدا اینست اشرف مخلوقات
حس محسوسات و پی بردن به معقولات

دنیا برای ماست، نه ما برای او«مَتاعاً لَکُمْ»
خدمت گزار ماست «مَتاعاً لَکُمْ وَ لِأَنْعامِکُمْ»

ریشه ی طغیان انسان پرستش دنیاست
مگر نه نعمت است و سرمایه ی عقباست

با خوف الهی فقط توان به نفس غالب شد
فتنه گری است قهار که غالبش ساقط شد

در قانون الهی همه یکسان هستند
یا دوست خدایند یا که دشمن هستند

پرسش اندازه درک کن بشر دور شو شر
علم تو داده ی ماست درک بشر کن بشر

قطره گر دریا سوالی بکند ظلم وجفاست
دریا از قطره توانَ ست سوالی که رواست

پرسشی حد خودت کن ،کسی حد خودت
وارد مسئله ای شو که بوَد قد خودت

کی،چه موقع یا زمان روز قیامت برجاست
با ادب هستم ادب گونه بگویم بیجاست

علم محدود تو که داده ی ناچیز من است
نتوان درک کند به علمی که بود من است

تو که از درک خودت به غفلت آواره شدی
جانشین منی و صاحب میخانه شدی

دنیا و بزرخ اگر جمع کنند مدت عمر
شب یا روز بیش نگردد درآن مدت عمر

نه بدانی نه بفهمی که قیامت چه یلیست
بندگی کن که رها شی بخدا روز بدیست

سوره عبس 

عَبَسَ وَتَوَلَّى ﴿۱﴾أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَى ﴿۲﴾وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّهُ یَزَّکَّى ﴿۳﴾أَوْ یَذَّکَّرُ فَتَنْفَعَهُ الذِّکْرَى ﴿۴﴾أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَى ﴿۵﴾فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى ﴿۶﴾وَمَا عَلَیْکَ أَلَّا یَزَّکَّى ﴿۷﴾وَأَمَّا مَنْ جَاءَکَ یَسْعَى ﴿۸﴾وَهُوَ یَخْشَى ﴿۹)فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى ﴿۱۰﴾کَلَّا إِنَّهَا تَذْکِرَةٌ ﴿۱۱﴾فَمَنْ شَاءَ ذَکَرَهُ ﴿۱۲﴾فِی صُحُفٍ مُکَرَّمَةٍ ﴿۱۳﴾مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ ﴿۱۴﴾بِأَیْدِی سَفَرَةٍ ﴿۱۵﴾کِرَامٍ بَرَرَةٍ ﴿۱۶﴾قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَکْفَرَهُ ﴿۱۷﴾مِنْ أَیِّ شَیْءٍ خَلَقَهُ ﴿۱۸﴾ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ ﴿۲۰﴾ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ ﴿۲۱﴾ثُمَّ إِذَا شَاءَ أَنْشَرَهُ ﴿۲۲﴾کَلَّا لَمَّا یَقْضِ مَا أَمَرَهُ ﴿۲۳﴾فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ ﴿۲۴﴾أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا ﴿۲۵﴾
ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا ﴿۲۶﴾فَأَنْبَتْنَا فِیهَا حَبًّا ﴿۲۷﴾وَعِنَبًا وَقَضْبًا ﴿۲۸﴾وَزَیْتُونًا وَنَخْلًا ﴿۲۹﴾وَحَدَائِقَ غُلْبًا ﴿۳۰﴾وَفَاکِهَةً وَأَبًّا ﴿۳۱﴾مَتَاعًا لَکُمْ وَلِأَنْعَامِکُمْ ﴿۳۲﴾فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ ﴿۳۳﴾یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ ﴿۳۴﴾وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ ﴿۳۵﴾
وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ ﴿۳۶﴾لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ ﴿۳۷﴾وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ ﴿۳۸﴾ضَاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ ﴿۳۹﴾وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْهَا غَبَرَةٌ ﴿۴۰﴾تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ ﴿۴۱﴾أُولَئِکَ هُمُ الْکَفَرَةُ الْفَجَرَةُ ﴿۴۲﴾

نقص عضو نشانه نقص شخصیت نیست
نابینا و ناقص الخلقه، بی کرامت نیست
چهره درهم مپیچ و روی مگردان هر کّس
ارزش اخلاق ،کمال ذاتی است بر هر کس

تحقیر دیگران در دین خدا ممنوع است
تحقیر کننده ، به نزدِ ما محکوم است
به ظاهر افراد قضاوت نتوان کرد دقیق
حق معیار قضاوت است نه معیار رفیق

گروهی تزکیه میشوند که با ایمان اند
گروهی در حد تذکرند که در ایمان اند
اصل، ایمان انسانهاست نه ثروت انسانها
ایمان بِدِل سوارست و ثروت به حیوانها

پیامبربه ارشاد مامورست نه اجبار انسانها
به انسان اختیاردادخدا، اجبار به حیوانها
کسیکه به احساس بینیازی محکوم است
درمقام به انتقاد و به ظاهر مظلوم است

احساس بی نیازی کنی محرومِ تزکیه ای
خالق بی نیارست ،تو پدید نیاز نطفه ای
گروه محروم بیشتر سراغ دین می آیند
پشت،بارثروت ندارند آسوده ترمی آیند

ترس درونی ازخدا بظاهرتجّلی بایدش
به ظاهر نشانِ فخر به باطن نبایدش
طریق ی خودسازی درک استادربّانیست
توسل به بندگی، طرد نَفسِ حیوانیست

قرآن خطاب و تذکرش فطرت بشر است
که دائما به بیراهه رفته ، دنبال شَر است
به تحریف و تغییر قرآن یقین نیست توان
مقامش بلند است و حفظش یدی پرتوان

جایگاه قرآن ملکوت اسمانهاست ( مرفوعه)
طاهرِ ظاهرها ،ظاهرِ ظاهرهاست ( مطهره )
دعوت قرآن از انسانها اکراه واجباری نیست
پذیرشش اختیاری به بی نیاز نیازی نیست

هر که تکریم خداوند شد در تکریم ما است
مومنان تسلیم هستند،هرکه تسلیم خداست
کافران و ناسپاسان جمعِ در لعن خدایند
گاه باید تندی کرد با هرگروهی که جدایند

بی حساب و کتاب نیافریدم انسان را
به حکمت آفریدیم ،دلیل شد قرآن را
شناخت حقیقت و پیمودن راه آسانست
به بیراهه میروند آنان که انکارِ قرآنست

آسان کردیم راه تکامل حجت تمام کنیم
مجهز به هوش کردیم انسان بیان کنیم
گور و مرده زیاد دیده باز خواب غفلتند
تمام امور به دست اوست دنبال علتند

به آفرینش خود از نطفه ناچیز بنگرید
چه جای کفرغروراست زانکه مینگرید
توحید و نبوت و معاد در کنارِ همند
منکران روز قیامت به ماتمند و غمند

زمان وقوع قیامت اختیار خداست
تدبیرِ ابتدا و تقدیرِ انتها خداست
انسان به تفکر در طعامش مامور است
بیفکری حیوان سزاست و معذور است

ملاک معنویت نباشد انسان را
سزاست هم ردیف انسان حیوان را
مدرسه خداشناسی بشر هستی است
نیستی به هستی هستی به نیستی است

نیستی دوم بشر هستی است
هستی که هستی اش هستی است
اگر انسان دست راست دهند اعمالش
هستی دومش مبارک است حالش

اگر انسان دست چپ دهند نامه اش
هستی دومش اغازیست به ناله اش
ریزش باران و رویش گیاهان هدفمندند
به حیات موجودات این هدف نیازمندند

انگورو زیتون و خرما میوه های قرانیست
در آفرینش نعمتها یقین دلیل و برهانیست
صدای دلخراش بگوش میرسد قیامت ست
همه فرار میکنند فرار به قرار قیامت ست

برادر از برادر فرزند ز والدین در گریزانند
مرد از همسر و پدر از پسر به سبقت رانند
کسسته میشودقیامت روابط خویشیها
همه به فکر نجات خودند و پیشیها

آنجا فرصتی به پرداختن کاری نیست
تازه فهمیده انسان که قیامت چیست
در قیامت انسانها به دو دسته تقسیمند
یک گروه سعادتمند یک گروه شقاوتمند

چهره هایشان ترسیم میکند کدام هستند
عده ای درخشان و عده ای سیاه هستند
چهره ی درخشان را ارزش فروان است
چهرههای تاریک را رنج زجر زندان است

سوره التکویر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ ﴿۱﴾وَإِذَا النُّجُومُ انْکَدَرَتْ ﴿۲﴾وَإِذَا الْجِبَالُ سُیِّرَتْ ﴿۳﴾وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ ﴿۴﴾وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ ﴿۵﴾وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ ﴿۶﴾وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ ﴿۸﴾بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ ﴿۹﴾وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ ﴿۱۰﴾  وَإِذَا السَّمَاءُ کُشِطَتْ ﴿۱۱﴾ وَإِذَا الْجَحِیمُ سُعِّرَتْ ﴿۱۲﴾وَإِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ ﴿۱۳﴾عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا أَحْضَرَتْ ﴿۱۴فَلَاأُقْسِمُبِالْخُنَّسِ ﴿۱۵﴾الْجَوَارِ الْکُنَّسِ ﴿۱۶﴾وَاللَّیْلِ إِذَا عَسْعَسَ ﴿۱۷﴾وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ ﴿۱۸﴾إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ کَرِیمٍ ﴿۱۹﴾ذِی قُوَّةٍ عِنْدَ ذِی الْعَرْشِ مَکِینٍ ﴿۲۰﴾مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِینٍ ﴿۲۱﴾وَمَا صَاحِبُکُمْ بِمَجْنُونٍ ﴿۲۲﴾وَلَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِینِ ﴿۲۳﴾وَمَا هُوَ عَلَى الْغَیْبِ بِضَنِینٍ ﴿۲۴﴾وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ ﴿۲۵﴾فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ ﴿۲۶﴾إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ ﴿۲۷﴾لِمَنْ شَاءَ مِنْکُمْ أَنْ یَسْتَقِیمَ ﴿۲۸﴾وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ ﴿۲۹﴾

《سر آغاز خدایی است کریم و رئوف 》

هنگامی که خورشید خاموش و فرو می ریزد
وهنگامی که ستارگان بی فروغ و فرو میریزند
وهنگامی که کوههازجا برکنده ورانده میشوند
وهنگامی که شتران آبستن فراموش میشوند
وهنگامی که درندگان درندگی ازترس فروریزند
وهنگامی که دریاها بر افروخته فرو ریزند
وهنگامی که روان ها وارد کالبدها می شوند
وهنگامی که از دختر زنده بگور پرسیده میشود
به سب کدامین گناه کشته شده سوال میگردد
وهنگامی که نامه اعمال گشوده، پخش میگردد
وهنگامی که آسمان چو پوست برکنده میشود
وهنگامی که دوزخ برافروخته،شعله ور میشود
و هنگامی که بهشت نزدیک گردانده میشود
ان وقت هر کس میداند که چه آورده ای دارد
قسم به ستارگانی که از دیدگان پنهان میشوند
ستارگانی که از دیده ها پنهان و مخفی میشوند
قسم به شب هنگامی که بسوی روشنایی می رود
قسم به روز هنگامی که به جهانیان نور می پاشد
این قرآن کلام خدا توسط جبرئیل به محمد است
که جبرئیل نیرومند و نزد خدا صاحب عرش است
او در ملکوت فرمانروای امین و درست کار است
همدم ومعاشر امین سما(محمد)بود، دیوانه نیست
محمدبه یقین جبرئیل را درکرانه روشن دیده است
محمد آنچه از غیب بداند میگوید و بخیل نیست
واین قرآن گفتار اهریمن رانده شده نیست
پس کجا می روید که جز راه محمد گمراهی است
این قرآن جز پند و اندرز جهانیان نیست
برای کسانی که خواستارند در راستا راه باشند
نمیتوانید بخواهید جز چیزهایی که خداوند بخواهد

پایان ماموریت خورشید امر خداست
به رستاخیز نور از خورشید جداست

ستارگان تیره و تار می گرددند
برگ درختندو خزان می گرددند

کوهها چو پشم به رقص میایند
برکنده ی جایند به خشم میایند

شترانی که دوماه بوضع حملشان مانده
صاحبان فراموش شان کرده ، درمانده

درندگان فراموش کردند که درنده اند
پرندگان فراموش کردند که پرنده اند

درنده و پرنده همه کنار هم اند
بترس و هراس شده ناظرغم اند

دریاها سراسر برافروخته می گردند
گدازی و گازی پراکنده می گردند

روان ها به کالبدخود می کنند رجوع
بجسم دنیوی هستند بترس وخشوع

دختران زنده بگور به پا می خیزند
بپرسش وپاسخ سوالات درخیزند

به کدامین گناه زنده بگورشده اید
که کنون ز گورها رها شده اید

نامه اعمالتان دهیم دستتان مکتوب
پیش و پس فرستاده در آن مکتوب

پوست آسمان چو حیوان کنده خواهدشد
ن چه ماورایی بوده ، خوانده خواهدشد

در آن روز دوزخ بر افروخته می گردد
به منکران متجاهر افزوده می گردد

همه واقف میشوندچه آورده ای دارند
چه در نهان چه در سرا پرده ای دارند

قسم به ستارگانی که واپس روند انروز
قسم به ماه وخورشید پاپس دهندانروز

سوگند بهنگامی که شب راهی نوراست
سوگند بهنگامی که روز فاتحش نوراست

قرآن مجید،حق فرستاده به انسانها
به محمد وحی کرده مالک انسانها

قرآن کلام رجیم رانده ومانده نیست
قرآن کلام خداست و بنده نیست

قرآن کتاب رحمت است به عالمیان
چراغ هدایتِ عزت است به آدمیان

اگر گرودیدش شوید و کنید چراغ راه
قیامت آسوده عبور کنید نیافتید چاه


۸ مرداد ۱۴۰۱/ طبیب حافظ کریمی (لسان الحال )

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 54 نفر 98 بار خواندند
امیر عاجلو (09 /05/ 1401)   | حافظ کریمی (10 /05/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (09 /05/ 1401)  
تعداد آرا :1


نظر 2

  • امیر عاجلو   09 امرداد 1401 20:46

    .مانا باشید و شاعر rose

    • حافظ کریمی   10 امرداد 1401 01:29

      درود و هزاران درود بر شما

      بسیار سپاسگزارم بزرگوار

      rose rose rose

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا