سال شد نیمه و عمر میگذرد هوش بدار
نیمه اش خواب گذشت پند مرا گوش بدار
خیلیها اول سال بودند و اکنون نیستند
عده ای هم نبودند شروع نمودند زیستند
بچه ها قدکشیدند صداهاشون عوض شده
بزرگترها خمیدند به تن هاشون مرض شده
نیمه ی دیگر سال ضمانتی نیست به هست
خواهش اینست که بیدار شو از حالت مست
ششماه ازسال گذشت خیل عظیم درخوابیم
غافل از موج های دریا به شنا در آبیم
عمر چو باد می گذرد به جای در فکر خدا
به همه فکر می کنیم ، از خدا گشتیم جدا
وقتی در فکر خداییم که دگر دیر شده
مثل آن گرگ طمع کار که دگر پیر شده
بیایید نیمه ی دوم بشینیم فکری کنیم
از گذشته پند و آینده ی خود ذکری کنیم
قانون این است که رفت ، رفت دگر آمد نیست
پیری برتن که نشست، نشست دگرقامت نیست
بنی آدم درست عکس خدا کار می کنه
در گناه غرق شرورست و ثواب زار می کنه
داخل مکه میشه بیت خدا یاد خداست
کنار دریا میره محضر حق، حق جداست
هر سال عمر می گذرد جشن تولد می گیرد
عالِمست پیر میشود مدتی بعد هم می میرد
سوار قطار شده که مقصد قطار خداست
به بهشت پیاده میشه نمیگه خدا کجاست
بنی آدم ، همه خُسران و به کفرند بدان
و خودت فکر خودت باش بخود فاتحه خوان
حافظا اینهمه نا شکری که گفتی ز همه
ظلم انسان بخداست و کرونا هم که کمه
۱۹ مرداد ۱۴۰۱/ طبیب حافظ کریمی (لسان الحال)
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 20 امرداد 1401 21:33
سلام ودرود
حافظ کریمی 25 امرداد 1401 02:39
درود و هزاران درود بر شما