《شمس و مولانا》
چه زیباست گیسوان بافته اَت
میان معرکه ی ایل و تبار شعرهایم
که اینگونه دلم مو به مو
در بند و اسیر عطر گُل های رُزِ
روسری اَت شده؛
و با سُرخی شکوفه های انار لب هایت
قافیه را باخته ام
لا به لای غزل های خُمار پلک
و مژگان چشمان سیاهت
همچون دیدار شمس و مولانا
در این آتشی که بر جانم انداخته ای!
شاعر: مرتضی سنجری
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 25 تیر 1401 09:51
!درود
مرتضی سنجری 25 تیر 1401 12:32
درود و سپاس ????????????