کسی خانه ی تابستان را
قرار عاشقانه ی خود نخواهد کرد،
روزی به تمام ستاره ها خواهم گفت
که هیچ عددی مقدس نیست!
و گُل را از تمام کتاب ها پاک خواهم کرد،
یک نفر گوشه ی تنهایی
تب خورشید را می گیرد،
آه!
امان از عددهایی که فاصله می اندازند
تا روزی پاییز را تا حد مرگ
روی خش خش برگی نگه دارد!
و شاید زمستانی را عریان...
چقدر از شهوت فصل ها بیزارم
تابستان می شوم از فردا!
دیگر روی هیچ روزی نامی نخواهم گذاشت،
بگذار هرکسی که صدایش می رسد
بهار را دورتادور یک باغ فریاد بزند،
و تمام نقش های زیبا را
باران به باران شکوفا کند!
ورق بزن تابستان را
حتی وحشتش می ارزد به قاصدک هایی که می رقصند!
چه کسی می گوید سوز این عشق بد است؟
وقتی که خورشید تمام نگاهش را به زمین می دوزد!
شاید هنوز گمشده ای دنبال ستاره ها نخواهد رفت،
می دانم
روزی زنهای همسایه
پابه پای تابستان سایه ها را زیبا خواهند کرد،
احساس سرد چقدر درون یک خانه می ماند؟
به تاوان تمام خواب هایی که تعبیر نمی شوند
روی تابستان را خواهم پوشاند،
تا کسی غرق در فانوسی که شب را مهمان خود کرده است
یک تجاوز در زیر ماه!
را به خورشید گفته باشد.
تابستان ..........کتاب بخت واژه ها صفحه ی 73
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 8
امیر عاجلو 27 تیر 1402 17:02
.مانا باشید و شاعر
مسعود آزادبخت 27 تیر 1402 20:58
سلام و احترام
سپاسگزارم از لطفتان
محمد علی رضا پور 27 تیر 1402 18:31
سلام و درود و وقت بخیر جناب آزادبخت عزیز
مسعود آزادبخت 27 تیر 1402 20:59
سلام و احترام جناب رضاپور ادیب
ارادت
محمد علی رضا پور 27 تیر 1402 18:31
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود
به مناسبت ماه محرم حسینی،
در صفحه ی شعر "حسینیه ی مجازی"
(آخرین شعر فعلی بنده در سایت)
حسینیه ی مجازی تشکیل داده، در انتظار اشعار و مطالب مرتبط
شما بزرگوار هستیم.
یا حسین
مسعود آزادبخت 27 تیر 1402 20:59
انشاالله که توفیق حاصل شود بسراییم
بازهم ممنون از دعوتتان بزرگوار
سیدیحیی حسینی 30 تیر 1402 03:59
بابهترین سلام ودرودها. ✋
استادادیب.
نبض قـــلم ات تپنده
زیبا نـــقش. شیوای قــلم،،
جوهرکلک ات طلای ناب،
اندیشه پاک
روزگارت نیک،
نیکوطبعتان مانا،
پایاونویسا
ـــــــــــــــ
باگرمی حضور حقیرانه ام رانوربخشیدید
????????????????????????????????????
سروش اسکندری 30 تیر 1402 14:39
زیبا سرودین،درود بر شما