یک حیوان نفرین شده
روی پاهایش مُرد،
عشق برای رسوایی کافی نیست!
برای آفتاب
همه چیزم را رسوا خواهم کرد،
دنیا
همه چیزش را برداشت
خورشید مثل یک حسود
می خواهد همه را برویانَد،
ماه
نورش را به کجا خواهد برد؟
چه کسی می خواهد مرا بمیراند؟
دنیا به چشم یک حیوان هم کوچک است
ستاره می داند.
کتاب گاهی سپید ،،،صفحه ی ۶۴
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 10 دی 1401 10:41
درود بر شما