در گورستان تنهایی
هیچ سنگی بنای تولد را بهانه ی مرگ نخواهد کرد!
یک درخت خشکیده
در انبوه آشفتگی خاک
شاخه هایش را در هم شکست،
هیچ احساسی به فریاد نزدیک نخواهد شد
گویی تمام وحشت ها زیر خاک پنهان است!
برگ های پندارم
به یاد خاموشی می سوزند،
مزار ریشه های تردید را
در باد رها می سازد،
تو در اندوه کدام سنگ پیمانت را خواهی شکست؟
این احساس را
بی نشان به خاک می سپارم
تا فراموشی روی گریه ها را بپوشاند.
کتاب بخت واژه ها ........صفحه ی 38
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 3 از 5
نظر 10
امیر عاجلو 20 فروردین 1402 00:14
!درود
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 20 فروردین 1402 21:18
مسعود آزادبخت 22 فروردین 1402 09:57
سلام و احترام ادیب گرانقدر
سپاسگزارم از لطفتان
سبز باشید و ماندگار
علی معصومی 20 فروردین 1402 00:19
درودها بر شما
حناب ازاد بخت نازنین
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 20 فروردین 1402 21:18
مسعود آزادبخت 22 فروردین 1402 09:59
سلام و احترام استاد معصومی ادیب
سپاسگزارم از لطف و نظر ارزشمندتان
سبز باشید و ماندگار
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 20 فروردین 1402 21:17
سلام و ارادت آقای آ زاد بخت عزیز....
مشتاق زیارت..
.عالی بود.
.سال نو مبارک
مسعود آزادبخت 22 فروردین 1402 10:00
سلام و احترام استاد انصاری ادیب و گرانقدر
سپاسگزارم از لطف و نظر ارزشمندتان
گل های زیبایتان را نیز
سبز باشید و ماندگار
سیدیحیی حسینی 21 فروردین 1402 21:00
درودهایم پیشکش
آفرین بر تپش احساستان
کلک قلمتان آسمان دلم شکافت
کاغذ را نقشی بی بدیع دادید
احسنت پی درپی
????????????????
مسعود آزادبخت 22 فروردین 1402 10:01
سلام و احترام جناب حسینی
سپاسگزارم از لطف و نظرتان
سبز باشید و ماندگار