ابر ، رخت سیاه پوشیده
ناله هایش بلند چون باران
می دهد آش رشته ی نذری
هدیه به دسته ی عزاداران
شده برپا بساط گریه و غم
آسمان کرده بر تن خود شب
ضجه هایش بلند و لرزان است
در عزای برادر زینب
روضه خوان محلّه ، حضرت ماه
با نوای حَزین و زیبایش
شروه هایی غریب می خواند
در غَمِ جان گداز آقایش
سینه زن ها ستاره های شبند
باد ، مدّاح سید الشهداست
این چنین مجلس عزاداری
بی گمان بهترین عبادت هاست
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 02 شهریور 1401 11:05
درود بر شما
یعقوب شبانپور 02 شهریور 1401 16:06
درود
ممنونم از نگاه پر مهرتون
ولی اله بایبوردی 03 شهریور 1401 08:28
سلام
اجرتان با ولایت