3 Stars

قاصد قدس

ارسال شده در تاریخ : 22 شهریور 1394 | شماره ثبت : H941230

تخت شاهی دارم و بر تخت می مانم همی،
تاج عشقی بر سرم...، فرمان دل رانم همی،
قصر فردوس برین...،کنج دل تنهایی ام..،!
شاه درویشان و ...،سلطان غریبانم همی،
وه به دل دارم ..،صفای روشنی.، از روزنی.،
آن چراغی را که هر شب...،برفروزانم همی.،
کو فراق خاطری..،؟ تا من بیاسایم دمی..،
در پریشانی فراقی هست و می دانم همی..،
گر نزد هرگز درم را بهر خویشم خاکیان..،؟
همدمی از عالم افلاک...،می خوانم همی.،
شد پریشان خاطر از من آن همای کوی دوست،
زان زمان...، با درد و حرمانم همی.،
با پریشان خاطران بنشسته در مأوای دل..،
از زمان زادنم.....،آری پریشانم همی،
بوی او آرد...،نسیمی هر سحرگاهان به من،
من وِرا در هر کجا باشد نگهبانم همی..،


بهناز علی زاده( کیمیا) آلمان

سلام بر دوستان شعر بسیار قدیمی است برای اصلاح و نظر اساتید گرانقدر می نویسم ،


شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 313 نفر 600 بار خواندند
طارق خراسانی (23 /06/ 1394)   | بهناز علیزاده (23 /06/ 1394)   | روح الله اصغرپور (23 /06/ 1394)   | منیره صالحی (23 /06/ 1394)   | رضا شیخ فلاح لنگرودی (23 /06/ 1394)   | دادا بیلوردی (23 /06/ 1394)   | احمد البرز (24 /06/ 1394)   | علی معصومی (11 /02/ 1399)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :5


نقد 4

  • طارق خراسانی   23 شهریور 1394 04:18

    سلام به دختر عزیزم سر کار خانم علیزاده
    این غزل دوران نوجوانی شما بوده و در این خصوص توضیحی نداده بودید
    اما بیت آخر را الان دیدم
    به این شکل ویرایش بفرمایید:

    بوی او آرد...،نسیمی هر سحرگاهان به من،
    من ورا در هر کجا باشد...، نگهبانم همی..،


    در پناه خدا شاد زی


    rose rose rose

    • بهناز علیزاده   23 شهریور 1394 08:37

      درود و احترام حضور بزرگمهر استاد و پدر گرانقدرم سپاسگزارم از محبت و توجه تان ببخشید موقع تایپ اشتباه شده متوجه نشدم rose rose rose متشکرم از مهر پدرانه شما بزرگمهر کوچکنواز سایه تان مستدام rose rose @};
      مشوق و راهنمای من در پناه خدا وند یکتا شاد باشید و سلامت-
      rose rose rose rose rose گلهای جهان نثارتان rose rose rose rose rose
      همچنان بتابید rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose

  • طارق خراسانی   23 شهریور 1394 16:08

    دوستان گرانقدر را درودی بی پایان داشته و عرض می کنم
    اگر در شعر چنین آمده است:
    تخت شاهی دارم و بر تخت می مانم همی،
    تاج عشقی بر سرم...، فرمان دل رانم همی،
    قصر فردوس برین...،کنج دل تنهایی ام..،!
    شاه درویشان و ...،سلطان غریبانم همی،
    این ادعای شاعر نیست ... هرگز ... اصلن شعر مال شاعر نیست ... شعر متعلق به جان شاعر است...
    جان شاعر کیست؟ چیست؟ چه می کند؟
    بروید لطفن مقالات جان شناسی را بخوانید...
    جان مرکب عشق است و عشق هم خود خداست پس جان حامل خداست...
    حال مگر نمی شود خدا از زبان جان با ما سخن بگوید؟
    شما به شکل و شمایل غزل نگاه کنید می بینید از جایی دیگر است ...
    بله صدا رسا و زیباست وقتی می آید در یک بلندگوی کوچک و مشکل دار یک مقدار صدا بهم زیخته می شود..
    من هر چه این شعر را می خوانم می بینم نمی تواند از پیکر جرمی بهناز عزیز باشد آن هم در دوران نوجوانی...

    در پناه خدا

    rose rose rose

  • طارق خراسانی   23 شهریور 1394 16:14

    این مصرع را بنده مقصر بودم
    اینگونه ویرایش شود
    زان زمان دانسته او ... با در حرمانم همی

نظر 13

  • روح الله اصغرپور   23 شهریور 1394 10:09

    سلام و درود بانو بسیار زیبا
    پادشاهم کرد شب من بودم و این روشنی.
    امیدوارم حس شعرتان هماره در وجد و حال و متعالی گونه باشد.
    applause applause applause rose rose rose rose

    • بهناز علیزاده   23 شهریور 1394 10:50

      درود بر شما جناب اصغرپور سپاس از لطف و محبت شما rose rose rose

  • منیره صالحی   23 شهریور 1394 11:27

    سلام بر خواهرم بهناز عزیز امیدوارم تمام این زیبایی های معنوی شامل حال شما گردد.
    درود بسیار لذت میبرم.
    applause applause applause applause rose rose rose rose applause applause applause applause

    • بهناز علیزاده   23 شهریور 1394 16:13

      درود بر شما بانو صالحی عزیز چشم رنجه فرمودید سپاس از محبتتان rose rose rose

  • طارق خراسانی   23 شهریور 1394 16:07

    دوستان گرانقدر را درودی بی پایان داشته و عرض می کنم
    اگر در شعر چنین آمده است:
    تخت شاهی دارم و بر تخت می مانم همی،
    تاج عشقی بر سرم...، فرمان دل رانم همی،
    قصر فردوس برین...،کنج دل تنهایی ام..،!
    شاه درویشان و ...،سلطان غریبانم همی،
    این ادعای شاعر نیست ... هرگز ... اصلن شعر مال شاعر نیست ... شعر متعلق به جان شاعر است...
    جان شاعر کیست؟ چیست؟ چه می کند؟
    بروید لطفن مقالات جان شناسی را بخوانید...
    جان مرکب عشق است و عشق هم خود خداست پس جان حامل خداست...
    حال مگر نمی شود خدا از زبان جان با ما سخن بگوید؟
    شما به شکل و شمایل غزل نگاه کنید می بینید از جایی دیگر است ...
    بله صدا رسا و زیباست وقتی می آید در یک بلندگوی کوچک و مشکل دار یک مقدار صدا بهم زیخته می شود..
    من هر چه این شعر را می خوانم می بینم نمی تواند از پیکر جرمی بهناز عزیز باشد آن هم در دوران نوجوانی...

    در پناه خدا


    rose rose rose

    • بهناز علیزاده   23 شهریور 1394 16:12

      سلام و درود پدر مهرپرور کوچکنواز من اشک من هم درآمد متشکرم چه زیباست بیانتان rose rose rose rose rose rose در پناه جان مهربانیها باشید rose rose rose شادمان rose rose rose

  • دادا بیلوردی   23 شهریور 1394 19:25

    درود بر بانو علیزاده
    .
    .

    غزل زیبایی است. rose

  • احمد البرز   24 شهریور 1394 15:16

    سلام
    عشق کیمیاست
    دست مریزاد
    خانم علیزاده

    • شاعر مهمان
      شاعر مهمان 25 شهریور 1394 10:28

      باسلام جناب البرز گرامی سپاسگزارم از حضور پر مهرتان rose درپناه خدا rose rose

  • طارق خراسانی   24 شهریور 1394 23:17

    سلام برای تان شعر را ارسال کردم
    نمی دانم چرا نیست

  • علی معصومی   11 اردیبهشت 1399 23:13

    درود بر شما ارجمند
    ☆☆☆☆☆
    rose rose rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا