سال ها ساحل دل باخته دریای مواجی
گشوده آغوش در هوس عشق یار لجبازی
آراسته با خلخال صدف و گوش ماهی
پوشانده او را آفتاب سوزان تابستانی
تب آلوده چشمان آبی فریبکاری
دلباخته مردانگی سرد بی احساسی
نصیبش تازیانه های سخت امواجی
زخم خورده عشق ناگزیر بد فرجامی
شبانه دریا سرمست نوربازی با ماهی
دلشکسته ساحل فروپاشیده پنهانی
محو از نظر آن عاشق پریشان روزی
ایستاده خانه و آهن کنار دریا زودی
بازگشته آن سنگدل بی وفا از دلتنگی
نیافته یار دیرینه را در قرار قدیمی
کوبیده خشمگین دست بر سر سنگی
کرده گریه ها در مزار معشوق بی قبری
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 29 اردیبهشت 1402 06:08
درود بر شما
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 01 خرداد 1402 01:00
درود برشما