3 Stars

بووووق

ارسال شده در تاریخ : 06 تیر 1402 | شماره ثبت : H9425392

در جنگل همیشه خزان مرگ می وزید
برجان سردِ الکُلیِ دُلمه های تاک
شَلّاق خورده با تَنه ی سَرد و فرفری
انگورهای لِه شده ی مَستِ روی خاک


کفّاره ی کراهتِ خرگوش پر زده
در آسمانِ کودکیِ اقتصادِ درد
پستانکِ نحیف پر از آب قند و هیس
درجا زده کنارِ لبِ توله های زرد


در انگ نایِ عمقِ درختان شابلوط
پوسیده است آگهی کُلیه های زاغ
اخبار گفته : هر سندی داشتی بیار
ماتم گرفته وامِ بدونِ ربایِ باغ


پروانه ای برای جَهازِ سه دخترش
در پادرِ کمیته ی انفاق پیله بست
در لابلای این حشرات فَلَک زده
هَل مِن مَدَد و یا بغل پایِ کار هست؟


خرس از نگاه بی رمق شیشه ی عسل
فهمیده تا میانه ی تاریخ زنده نیست
با اعتصاب واره ی زنبورهای خیس
غیر از گرسنگی غریبانه چاره چیست؟


روباه با روایت مهمان هفتگی
در میزگرد آخر بحران اختلاس
ته مانده های روغن ارباب رفته را
مالیده باز بر تن یابوی آس و پاس


افسارِ تنگِ ننگِ الاغ شکسته پا
از بس که داد سق زده در سایه ی حصار
درهم شکسته مثل تَرک های شیشه زار
بعد از اصابت پَرِ امواج انفجار


افتاده روی حادثه ی عُقده ی عَلف
دندان گوسفندِ به دنبال اعتماد
در سیزده طرف سَرِ خود را حراج کرد
تنها به جُرم خاطره ی تلخ انتقاد


در گوشِ جنگلی که درآن بوق می وزید
با دست و پای بسته مرا باد می زنند
جز باغ سبز، هر چه که گفتم دروغ بود
باید تمام کرد سَرَم داد می زنند

شاعر نمی خواهد که این شعر را نقد کنید.


به صدای شاعر گوش فرا دهید:
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 127 نفر 180 بار خواندند
امیر عاجلو (07 /04/ 1402)   | فیروزه سمیعی (07 /04/ 1402)   | قاسم لبیکی (07 /04/ 1402)   | سیاوش دریابار (28 /06/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (07 /04/ 1402)  فیروزه سمیعی (07 /04/ 1402)  فیروزه سمیعی (07 /04/ 1402)  قاسم لبیکی (07 /04/ 1402)  
تعداد آرا :4


نظر 1

شاعر نظر دهی برای این شعر را غیر فعال کرده است.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا