3 Stars

دامان غم

ارسال شده در تاریخ : 18 اردیبهشت 1402 | شماره ثبت : H9424782

بی امان از درد خود نالیده ام
بی تو در دامان غم خوابیده ام
بیقراری می کند با من دلم
در نبودت ابرم و باریده ام
دل تمنای وصالت می کند
من دمادم شوکران نوشیده ام
با تو بودن آرزویی شد محال
بی گمان از عمق جان پوسیده ام
روز و شب در باورم زندانی ام
از جنون و عاشقی ترسیده ام
من صدایت می زنم در این قفس
از غمت پروانه وش چرخیده ام

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 36 نفر 109 بار خواندند
امیر عاجلو (18 /02/ 1402)   | پروانه آجورلو (18 /02/ 1402)   | علی معصومی (18 /02/ 1402)   | بهاالدین داودپور (18 /02/ 1402)   | فاطمه نعیمی (20 /02/ 1402)   | محمد مولوی (20 /02/ 1402)   |
رای برای این شعر
امیر عاجلو (18 /02/ 1402)  علی معصومی (18 /02/ 1402)  بهاالدین داودپور (18 /02/ 1402)  
تعداد آرا :3

نظر 6

ارسال دیدگاه

rose
laughing
happy
crying
sad
winking
big hug
big grin
batting eyelashes
confused
love struck
blushing
tongue
kiss
broken heart
worried
rolling on the floor
applause

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا
تولد اعضا