3 Stars

سوختم

ارسال شده در تاریخ : 09 شهریور 1402 | شماره ثبت : H9426235

《سوختم》 غزل

آتشی انداختی در خرمن جان سوختم
در فراقت ای گل خوشبوی دوران سوختم

بلبلی خوشخوان نمی خواند در این باغ خزان
باغ جانم شد خزان در شوره زاران سوختم

آسمان رنگش نشد آبی همیشه تار بود
در میان ظلمت شب ماه تابان سوختم

برق چشمانت نشد گرمای جانسوز تنم
در میان سوز و سرمای زمستان سوختم

ماهیِ لب تشنه بودم در کنار ساحلی
موج دریا دیدم و آن اوج طوفان سوختم

لاله ام پژمرده شد یک قطره بارانی نبود
خار و خس گشتم در این دشت و بیابان سوختم

پَر زدی مرغ هما در عالم رویای من
وقت هوشیاری ز رنج و درد هجران سوختم

پَر نزد پروانه ای بر گِرد شمعی بی فروغ
شمع سوزان گشتم و در آتش آن سوختم

با خیالت می شود هر روز من شامی سیاه
روز من شب گشته در این روزگاران سوختم

《مخلص صادق》بسوزد پیر عشق و عاشقی
از اَزل با آتش افتاده در جان سوختم

چهارشنبه۱۴۰۰/۴/۱۰

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 56 نفر 88 بار خواندند
امیر عاجلو (11 /06/ 1402)   | محمدهادی صادقی (12 /06/ 1402)   | سامان نظری (27 /06/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (11 /06/ 1402)  
تعداد آرا :1


نظر 3

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا