3 Stars

صبح امید

ارسال شده در تاریخ : 20 دی 1402 | شماره ثبت : H9427895

«صبح امید»

بهارم را خزانی نیست در صبحی که امید است
برایم شام تاری نیست آنجایی که خورشید است

فروزان می شود دل گر بتابد نیمه شب ماهی
شود روشن شب ظلمت در آنجایی که مهشید است

خورد آب حیات از چشمه ی امید و پیروزی
فروزان می شود آن دل ز خورشیدی که جاوید است

ز مشرق می کند روشن جهان را چشمه ی امید
میان آسمان شب فروزان ماه و ناهید است

تو خورشیدی بزرگی می درخشی در دل عالم
نشان شوکت و جاه و جلالت تخت جمشید است

تو ای مامم بزرگی سر فرازی در طیِ تاریخ
در این خاکت بزرگانی چو کوروش ها که خوابید است

اگر روزی شود حاکم در اینجا همچو ضحّاکی
مثال کاوه ی آهنگری این خاک زائید است

زمستانت همیشه چون بهاران سبز و خرّم باد
همیشه لاله ی سرخی در این بُستان که روئید است

بتاب ای ماه تابان تا شود روشن شب ظلمت
فروزان می کند خورشید هنگامی که تابید است

بهارت را خزان هرگز نباشد «مخلص صادق»
در آن هنگامه ی صبحی فروزان نور امید است

یکشنبه99/10/14

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 36 نفر 84 بار خواندند
امیر عاجلو (21 /10/ 1402)   | محمدهادی صادقی (21 /10/ 1402)   | محمود فتحی (24 /10/ 1402)   | رحیم فخوری (24 /10/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (21 /10/ 1402)  
تعداد آرا :1


نظر 3

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا