«زندگی»
زندگانی روز و شب کردن که نیست
راه را بیهوده پیمودن که نیست
زندگانی گاه شیرین است و تلخ
زندگی با چشم تر دیدن که نیست
همچو حیوان پیرو شهوت شدن
زندگانی خورد و خوابیدن که نیست
شمع دل روشن شود با نور عشق
زندگانی کینه ورزیدن که نیست
زندگانی باغ پُر آلاله است
خار و خس در باغ روئیدن که نیست
زندگی شور است و شادی و نشاط
زندگی اندوه و نالیدن که نیست
زندگی پیوند عشق است و اُمید
دل بریدن یا که پژمردن که نیست
زندگی چون آسمان آبی و صاف
روز روشن جای غم خوردن که نیست
در سفر باید رفیق راه شد
غارت این کاروان بردن که نیست
«مخلص صادق» همیشه تار نیست
زندگی افسردن و مُردن که نیست
شنبه99/9/1
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 21 بهمن 1402 11:47
درود بر شما
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 21 بهمن 1402 14:19
درود برشما
زیبا بود
تندرست و شادکام باشید
محمود فتحی 22 بهمن 1402 18:30
درود پربار زیبا سرودید