با یاد اشک هایت جان تا سحر نیاسود
تنهاتر از همیشه با رنج هم نشین بود
بر قلب مهربانت آهی زغم نشسته
از ذهن امت تو داغت نمی رود زود
جانم از التهابت آتش گرفته آری
هر دم درون قلبم ایجاد می شود دود
فکر تو از روانم بیرون نمی شود یار
کاش این دل نزارم اندک دهد مرا سود
مهر و محبت تو بی رنگ،بی دریغ است
هرجا که باشم ای یار بوی تواست چون عود
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 25 تیر 1402 07:56
درود بر شما
قاسم لبیکی 27 تیر 1402 00:07
درود فراوان شاعر گرامی
بسیار عالی
محمد علی رضا پور 27 تیر 1402 22:28
خداوند، یار و نگهدارتان
محمد علی رضا پور 27 تیر 1402 22:28
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود
به مناسبت ماه محرم حسینی،
در صفحه ی شعر "حسینیه ی مجازی"
(آخرین شعر فعلی بنده در سایت)
حسینیه ی مجازی تشکیل داده، در انتظار اشعار و مطالب مرتبط
شما بزرگوار هستیم.
یا حسین