3 Stars

ته تنهایی...

ارسال شده در تاریخ : 15 فروردین 1403 | شماره ثبت : H9428846

من به تنهاییه خود داشتم عادت.
که تو از فاصله ی دور نزدیک شدی.
اندکی مکث نمودی و کمی عشوه و ناز.
و چه آسان دل دیووانه ی ما را بردی.
خنده ای کردی و دل رفت ز دست.
دل دیووانه ی ما نَبود تاب دگر.
خنده ات بر لب خشکیده ی ما جانی داد.
عشوه ات وای نگو، دل به تب و تاب افتاد.
مرز تنهاییه من با نگهت ویران شد.
کاش میشد ته تنهاییه من پایان شد.

شاعر نمی خواهد که این شعر را نقد کنید.

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 40 نفر 92 بار خواندند
امیر عاجلو (16 /01/ 1403)   | محمود فتحی (16 /01/ 1403)   | امین غلامی (17 /01/ 1403)   | الیاس امیرحسنی (18 /01/ 1403)   | پارسا . (19 /01/ 1403)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (16 /01/ 1403)  امین غلامی (01 /02/ 1403)  
تعداد آرا :2


نظر 1

  • امیر عاجلو   16 فروردین 1403 12:29

    درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا