او که مرا می سرود مهر به قهرش فروخت
دل به ملک داد ورفت شمع وجودم بسوخت
از غم هجـــران او کلک دلــم شب شده
پیله پروانه اش خرقه ی هجـــرت بدوخت
ما همه فـــانی و عشق، هست تو را مستدام
چون اجلت زد صدا فرصت بودن بسوخت
باب تفـــال زدم جوشن حافـــظ رسیــد!
مهر سکوتت بدان ، جامه ی عمرم بدوخت
حال که اقبــــال من در حرم امن اوست
پس بنشینم به صبر، عشق نهانم بسوخت
سپاس که می خوانید
لطفا در صورت نیاز راهنمایی بفرمایید
نظر 12
کرم عرب عامری 02 دی 1394 21:02
سلام گرامی
دیدگاه کلی من در 8 مقاله در متد لوژی نقد
و5مقاله در خصوص مکتب در همین شعر ایران آمده است
دوست داشتید بخوانید
اما خواندن را با حس وبدون داوری میخوانم
و میگویم چسبید
بخاطر فرم زیباتون بهتون تبریک میگویم ،
شاید کلک دل شب شده منظورتوت دلتنگی و تیرگی خیلی زیاد شده (شاید استادان ازین تشبیه ایراد بگیرند} ولی از نظر من زیباست
فرزانه مظلومی( سبحان) 06 دی 1394 11:35
با عرض سلام وادب
چشم دراولین فرصت بهره مند خواهم شد
ممنونم از حضورتان
و خوشحالم مورد پسند بوده
در مورد کلک دلم شب شده هم فرمایش شما صحیح هست و هم می توان به خاموشی و خواب رفتن قلم نیز تامل کرد
سپاسگزارم منت نهادید
علیرضا خسروی 02 دی 1394 23:00
زیباست
درود بر شما
فرزانه مظلومی( سبحان) 06 دی 1394 11:36
درود جناب خسروی
ممنونم از حضورتان
رکسانا اعتمادی 02 دی 1394 23:18
دروووووودها مهبانوی من
طبع لطیف و قلم بهاری تان را سپاس
زیبا می سرایید
نقد دست اساتید و بزرگان را می بوسد
شادکام و دلارام باشید
فرزانه مظلومی( سبحان) 06 دی 1394 11:38
سلام عرض می کنم گلبانو اعتمادی گرامی
از همراهی صمیمانه شما سپاسگزارم
منت نهادید درود
مسعود احمدی 03 دی 1394 03:07
روزی عاقبت
دختر خورشید را خواهم دزدید
و به جنگل خواهم گریخت !
H
H
H
H
H
H
H
سالهاست
به نردبانی بلند می اندیشم !
مسعود احمدی .(و مثلا آن Hها نردبانند !)
درود بانو مظلومی بزرگ
فرزانه مظلومی( سبحان) 06 دی 1394 11:40
درود برجناب احمدی شاعری اندیشمند و مبدع
سپاس از همراهی و شعر خوبتان
تقدیم با احترام
تا خـــدا
نردبان همیشــــه ایستاده استـــــ !!
فرزانه مظلومی
نسرین قلندری 03 دی 1394 10:20
بی نهایت درود
فرزانه مظلومی( سبحان) 06 دی 1394 11:41
درود و سپاس
لطف فرمودید
محمد جهانگیری 06 دی 1394 09:39
سلام وعرض ادب خدمت خانم مظلومی گرامی
سروده ی تاثیر گذاریست
------------------
اینگونه بنظر می آید که قافیه های شما از سه حرف مشترک تشکیل شده اند (و ، خ، ت) که می توان بعنوان ردیف نیز اینها را در نظر گرفت. کلمه های سوخت و فروخت و دوخت قافیه هایی هستند که شما انتخاب کرده اید.با توجه به اینکه قالب سروده غزل است و مجموعا 5 بیت سروده شده شما نیاز به 6 قافیه دارید در صورتیکه شما از سه قافیه استفاده کرده اید.
در غزل :
بیت اول 2 قافیه دارد(برای هر مصرع یک قافیه)
ابیات بعدی تا آخر یک قافیه دارند
---------------
وزن سروده شما با شیوه ای که سروده اید حال وهوای مثنوی دارد .
ببخشید اگر جسارت کردم . مطمئن هستم کارهای زیبا وبی نقص تان بزودی شکوفا می شود
موفق وموید و پیروز باشید
فرزانه مظلومی( سبحان) 06 دی 1394 11:50
سلام و ادای احترام
وسپاس ویژه از وقتی که صرف نمودید
بله فرمایش شما صحیح هست در غزل مجاز به تکرار قافیه معمولا نیستیم آنهم در ابیات کم
براین نقص آگاه بودم
اما از حیث رعایت وزن عروضی خیر که از دوستان یاری خواستم و شما
بسیار خردمندانه همراهی نمودید صمیمانه سپاسگزارم
این دلنوشته کوتاه بداهه یی بود که انگیزه و محتوایش مانع تغییر قافیه ها شد
لطفا به دیده اغماض و مبتدی بودن من بدانید
سپاس