- شاعران
- بهاره میرشفی
- دفتر شعر کاریکلماتور
- شعر کاریکلماتور | بهاره میرشفی | شعر ایران
بهاره میرشفی
امتیاز اعضا:
آخرین اشعار
دفاتر شعر
آخرین نوشته ها
معرفی کنید
-
لینک به آخرین اشعار :
لینک به دفاتر شعر:
لینک به پروفایل :
پربازدیدترین اشعار
کاریکلماتور
ارسال شده در تاریخ : 14 اسفند 1398
| شماره ثبت : H948608
کورنا با بوق و کرنا امد.
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 5 از 5
کاربرانی که این شعر را خواندند
امیر عاجلو (14 /12/ 1398) | خسرو فیضی (14 /12/ 1398) | بهرام چاروقچی (15 /12/ 1398) | ایمان کاظمی (متخلص به ایمان) (15 /12/ 1398) | عباس ذوالفقاری (17 /12/ 1398) | فاطمه گودرزی (20 /12/ 1398) | بهاره میرشفی (03 /01/ 1399) | سیلویا اسفندیاری (02 /02/ 1399) | منوچهر فتیان پور (17 /10/ 1401) |
رای برای این شعر
تعداد آرا :3
بازدید ویژه
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
ماهدخت محمدی
در13 /02/ 1350 -
حسن رسولی
در13 /02/ 1363 -
Parvin Mohamadi
در13 /02/ 1402
نظر 7
امیر عاجلو 14 اسفند 1398 08:14
خسرو فیضی 14 اسفند 1398 10:58
. با بهترین درودهایم .
. ایراندُخت گرامی . باور دارم شعر را می شناسید !! و نیک آگاهید که . .
. (( کورنا با بوق و کرنا آمد )) شعر است !!!!!!!! حتی بخود زحمت
. نداده اید از علایم دستور زبان فارسی بهره ببرید . یک از هزارش
. می شود ( کُرنا ) حتمن مدیران تائید اشعار فبول کرده اند . بنده کی باشم
. خوشا بحالتان . چه اعتماد به نفسی دارید
خسرو فیضی 14 اسفند 1398 11:01
. درودی پاک و مهر افروز
. بلافاصله چشمم به ( کاریکلماتور ) افتاد
. می بخشید
خسرو فیضی 14 اسفند 1398 11:58
. با بهترین درودهایم
. چند روزی بیش نیست که افتخار عضویت در سایت نصیبم شده و درین اندک مدت در حدود
. چهل نظر گوناگون نوشته ام و نشسته ام که ( مژه ای دل که مسیحا نفسی می آید ) که نیامد !!!
. و لاجرم با یک جمع و ضرب به این نتیجه رسیدم در سایتی به گستردگی سایت وزین ،
. مشهور و خوش نام در ادبیات کمتر از 9% ارتباط بر قرار می شود ( در این سرای بی کسی
. کسی بدر نمیزند ) و نگارنده حیران که در این سکوت بیاموزم ( چو از این (سکوت)
. وحشت بسلامتی گذشتی ) که لطافت باران را احساس می کنم !! با سلامی از سر شوق .
. اما . وقتی که نقدی و تشویقی نیست . گفتاری نیست . از که باید آموخت ؟؟ بعضی از
. دوستان هم روزانه شعری می چاپ اند !! که ( آن خشت بود که پُر توان زند ) تعدادی
. از عزیزان هم پنجره نظرات را بسته اند !! چگونه است سروده خود را به اشتراک
. گذاشته اند !!! نیز دوستانی هم بعدها نظرت را تائید می کنند !!!! مگر میز مذاکره
. برجام است ؟؟ یک شعر نقد و تشویقی دارد و بس ( عاقبت منزل ما وادی
. خاموشان است ) سخن از این سکوت ناچار به درازا کشیده شد . .
. سپاس صمیمانه ام را پذیرا باشید .
خسرو فیضی 16 اسفند 1398 12:25
. با بهترین درودهایم
. ایراندُخت گرامی معول سایت ها ادبی بخصوص شعر ارتباط
. شاعران با یک دیگر بر اساس نظرات هست . هر نظری یک
. پاسخ دارد و یک باز دید . شما نه تنها پاسخی بر نظرات بنده نداده اید
. بل اصلا به صفحه کوچکم هم نیامدید که ببینید چه سروده ام
. چگونه است سروده ای را به اشتراک می گذارید ؟؟؟؟؟؟
عباس ذوالفقاری 17 اسفند 1398 19:14
سلام بانو بهاره ی عزیز...خوب بود ولی من انتظار داشتم طولانیترما رو به ژرفای فاجعه بکشید
خسرو فیضی 19 اسفند 1398 13:35
. با درودی پاک و مهر افروز
. ایراندُخت گرامی . با نظر و عقیده خوب دوست مشترکمان . جناب
. عباس ذوالفقاری موافق هستم . و این خواسته از قلم توانایتان یک
. کاری ساده به نظر میرسد .
. و چه نیکوست که پاسخی شایسته برای مخاطبین خود بنویسی و بنا
. بر احترام متقابل به صفحه آنان رفته . نظرت را باز بگویی و بدین
. طریق ارتباط دوستانه شکل و دوامی خواهد داشت
. موفق و پیروز باشید