شاعران
امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی)
دفتر شعر زخمی ترین زنبق
شعر دلبر چشم جنگلی | امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی) | شعر ایران

دلبر چشم جنگلی

ارسال شده در تاریخ : 14 اسفند 1400 | شماره ثبت : H9420123

شب عزادار خودش بود و گناهی کردم
پرده افتاد و سحر زاد و نگاهی کردم

دلم از مرمر چشمش به جهانی افتاد
که بهارست و منم شکر الهی کردم

لطف حق بود و به دلبستگیم راه سپرد
دل به دیدار مصمم شد و راهی کردم

عطر وصلش به گلستان غزلها پیچید
واژه ها چیدم از آن باغ و گواهی کردم

نور مشتاقی دل راه حقیقت افتاد
باز شد دیده و دل، ترک سیاهی کردم

چه کسی گفته گناه است سپردی دل را؟
دل به دریا زده ام، ترک ِ تباهی کردم

ای سخن سنج، تو هم معجزه دیدی، ساکت
تو شدی عاشق و با عشق تو شاهی کردم

وصل خوبان خدا هیچ زمان آسان نیست
مُردم اندازه ی خود تا که نگاهی کردم

#امیرعلی_مطلوبی #سخن_سنج_تبریزی