3 Stars

دیگر غم مخور...

ارسال شده در تاریخ : 10 آبان 1394 | شماره ثبت : H941648

سر به روی سینه ام بگذار و دیگر غم مخور
دل به این دیوانه ات بسپارو دیگر غم مخور
هر چه بوده رفته و کابوس ها خاکستر است
دست از این تکرار غم بردار و دیگر غم مخور
جسم و جانت را به دریای وجودم غرق کن
بوسه هایم را فقط بشمار و دیگر غم مخور
دورِ خود دیوارِ تنهایی کشیدی بی سبب
یک نفس ویران کن این دیوار و دیگر غم مخور
تکیه کن بر شانه ام، محکومِ بودن با منی
حکم من این است: -» دل بسپار و دیگر غم مخور
دستهایم می شود یک جای امن و مطمئن
پیش من آسوده باش این بار و دیگر غم مخور
از هجوم خاطراتی که به خونت تشنه اند
این چنین خود را مده آزار و دیگر غم مخور
جوادصارمی

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 327 نفر 459 بار خواندند
مهدی صادقی مود (10 /08/ 1394)   | اله یار خادمیان (10 /08/ 1394)   | جواد صارمی (10 /08/ 1394)   | علیرضا خسروی (10 /08/ 1394)   | دادا بیلوردی (10 /08/ 1394)   | مسعود احمدی (10 /08/ 1394)   | علی حاتمیان (10 /08/ 1394)   | بهناز علیزاده (11 /08/ 1394)   | امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی) (11 /08/ 1394)   | زهرا حسین زاده (12 /08/ 1394)   | منوچهر منوچهری(بیدل) (12 /08/ 1394)   | زهرا نادری بالسین شریف آبادی (12 /08/ 1394)   | مجتبی جلالتی (21 /01/ 1399)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :5


نظر 11

  • مهدی صادقی مود   10 آبان 1394 17:17

    درود برشما دوست عزیز
    applause applause applause
    بسیار زیبا
    rose

  • اله یار خادمیان   10 آبان 1394 19:40

    درود و سلام سراینده و به روز باشی احسنت rose rose

  • علیرضا خسروی   10 آبان 1394 21:50

    درود rose rose rose

  • دادا بیلوردی   10 آبان 1394 22:01

    سر به روی سینه ام بگذار و دیگر غم مخور
    .
    مرحبا بر احساس داغ دوست عزیزم جناب صارمی rose applause rose

  • مسعود احمدی   10 آبان 1394 22:13

    تکیه کن بر شانه ام، محکومِ بودن با منی
    حکم من این است: -» دل بسپار و دیگر غم مخور

    دروووووووود

  • بهناز علیزاده   11 آبان 1394 13:56

    درود بر شما جناب صارمی گرانقدر بسیار زیباست rose rose

  • زهرا حسین زاده   12 آبان 1394 00:43

    rose rose

  • منوچهر منوچهری(بیدل)   12 آبان 1394 10:51

    عالی عالی عالی ممنونم من که لذت بردم rose rose rose rose rose rose rose rose rose rose

  • زهرا نادری بالسین شریف آبادی   12 آبان 1394 12:00

    سر به روی سینه ام بگذار و دیگر غم مخور
    دل به این دیوانه ات بسپارو دیگر غم مخور
    هر چه بوده رفته و کابوس ها خاکستر است
    دست از این تکرار غم بردار و دیگر غم مخور
    جسم و جانت را به دریای وجودم غرق کن
    بوسه هایم را فقط بشمار و دیگر غم مخور
    دورِ خود دیوارِ تنهایی کشیدی بی سبب
    یک نفس ویران کن این دیوار و دیگر غم مخور
    تکیه کن بر شانه ام، محکومِ بودن با منی
    حکم من این است: -» دل بسپار و دیگر غم مخور
    دستهایم می شود یک جای امن و مطمئن
    پیش من آسوده باش این بار و دیگر غم مخور
    از هجوم خاطراتی که به خونت تشنه اند
    این چنین خود را مده آزار و دیگر غم مخور
    rose rose rose rose rose rose rose
    درودهااااااااااااااااااا براحساس بی بدیلتان بسیار لذت بردم ازشعرزیبا وفاخرتان
    رقص موزون قلمتان سرمد rose

  • مجتبی جلالتی   21 فروردین 1399 02:57

    درود فراوان بر شما
    زیبا سروده اید
    rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا