3 Stars

نمیبینی و نمیبینمت...!

ارسال شده در تاریخ : 06 آبان 1394 | شماره ثبت : H941611

میدانم به اشعارم دل نمیبندی،

میدانی به این مرد برای فردایت امیدی نیست...

میسپارم تمام تمامیتم را بدست باد؛

تو به تنهاییت عادتی ترک ناپذیر کرده ای.

دستانش را به دور گردنت حلقه میکند،

اندوهی که سالهاست رفیق توست!

تو به عشقت پناه میبری، همان مردی که نشد پناه تو!

به تمام تمامیتم قسم، که دلم از تو فرار میکند...

به تمام روزها میسپارم، که مرا به یادت نیاورند...

تو به عابران مینگری، نمیبینی و نمیبینمت...

تو از قلب من به مسلخ میروی؛

از آن عادتی که نمیتوانی ترک کنی.

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 1 | مجموع امتیاز : 2 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 207 نفر 332 بار خواندند
محمدرضا جعفری (07 /08/ 1394)   | مسعود احمدی (07 /08/ 1394)   | علی حاتمیان (07 /08/ 1394)   | سلبی ناز رستمی (07 /08/ 1394)   | امیرعلی مطلوبی(سخن سنج تبریزی) (07 /08/ 1394)   | دادا بیلوردی (07 /08/ 1394)   | علیرضا خسروی (08 /08/ 1394)   | منوچهر منوچهری(بیدل) (09 /08/ 1394)   | جواد صارمی (10 /08/ 1394)   | محمد مولوی (08 /04/ 1399)   |

رای برای این شعر
مسعود احمدی (07 /08/ 1394)  علی حاتمیان (07 /08/ 1394)  محمد مولوی (08 /04/ 1399)  
تعداد آرا :3


نظر 5

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا